يک پرسش از آقای علوی‌تبار

دکتر س. بنا
يكشنبه ١ دي ١٣٨١ 

آقاي علوي‌تبار در گفتگوئي با ماهنامه “آفتاب” در شماره 20 آبانماه 1381 تحت عنوان “ائتلاف هاي تازه ، گامي براي نو سازي جبهه دوم خرداد” نظرات خود را در باره گسترش ائتلاف و شکل گيري جبهه متحد براي مردمسالاري از راه مسالمت آميز بيان کرده اند.
ديد گاه آقاي علوي تبار روشن و واقع بينانه است و من خواندن اين مصاحبه را به افراد علاقمند توصيه ميکنم.  و با خواندن اين مصاحبه پرسشي پيش مي آيد که از آقاي علوي تبار ميپرسم.
آقاي علوي تبار، شما  به درستي مي گوييد که “تنها يک ائتلاف قدرتمند است که مي تواند به جهانيان نشان دهد تحولات تدريجي و درونزاي ايران از اين کشور يک مردمسالاري مسالمت جو خواهد ساخت و اين تنها آينده اطمينان بخش و پايدار ايران است.”
اما نکته اي اساسي که شما در ابراز آگاهانه ديدگاه واقع بينانه تان به عمد پنهان مي کنيد رکن اساسي ائتلاف است: “اعتماد”
آقاي علوي تبار، شما مي گوييد که “امروز به روشني مي دانيم که چه کساني در حمايت از مردم پيگير و مسئوليت پذير هستند و مستقل از گذشته اي که داشته اند، امروز مردمسالاري را به عنوان يک ضرورت و هدف پذيرفته اند.”
مفهوم “مستقل از گذشته” چيست؟
بطور مشخص منظورشما از “مستقل” چيست؟  آيا نفي ديدگاههاي گذشته است؟ يا نفي عملکرد گذشته؟ يا نفي ائتلاف هاي گذشته؟ و منظور از “گذشته” چيست؟  آيا گفتۀ شما حاصل  يک  برخورد واقع بينانه با “گذشته” است؟  و آيا حاصل اين برخورد شمابه گذشته اصلا  “نفي” هست يا فراموشي را ترويج مي کنيد به خاطر اينکه شايد خاطرات ناخوشايندي را در برخي زنده ميکند و مانع ائتلاف ميشود؟
آقاي علوي تبار, محک اعتبار اصلاح طلبان چيست اگر به گذشته خود برخورد نکنند؟ مردم چه مصداقي براي ادعاهاي شما بيابند وقتي که شما دم از شفافيت و مردمسالاري ميزنيد, اما محک مردمسالاري و ميزان شفافيت را در برخورد با گذشته فراموش ميکنيد؟
آيا فکر نمي کنيد که مردم پشت سر شما نمي ايستندچون که به شما اعتماد ندارند؟
من در باره لزوم ائتلاف با شما همعقيده ام, مانند بسياري ديگر از افراد و نيروهاي داخل و خارج کشور که بيصبرانه منتظر شکل گيري اين ائتلاف هستند. اما فعلا گوي و ميدان دست شماست و باشماست که زمينه ائتلاف را با جلب اعتماد سايرين فراهم آوريد. مخفي کردن گذشته زمينه اعتماد را هموار نميکند بلکه به بي اعتمادي دامن ميزندو اين تصور را مي آفريند که برخي – باز به گفته خود شما – قصد استفاده ابزاري از برخي ديگر را دارند.
آقاي علوي تبار، شما اين مبحث فراموشي گذشته و لزوم اين فراموشي را براي ائتلاف گسترده تر در جاي جاي مصاحبه تان با عبارتهاي گوناگون تکرار ميکنيد و من فقط چند نمونه را در زير مي آورم.
“در مجموع رواداري و تحمل همه ما براي پذيرش يکديگر افزايش يافته است . از دشمني با نسل انقلاب و عناد با حضور مردمسالارانه دين در عرصه جامعه ديگر خبري نيست . از تحقير پيشينه ديگران و متصل کردن آنها به بيگانگان چيزي به گوش نمي رسد. ديگر حضور در انقلاب و جنگ و دفاع از نظام انقلابي براي کسي پيشينه منفي محسوب نمي شود و … در مجموع امکان همپذيري در ميان همه ما افزايش يافته است. در نتيجه مي توان گفت ائتلاف هاي تازه و گسترش ائتلاف هاي موجود امروز هم ضروري تر است و هم ممکن تر.” 

“فعلا تا اطلاع ثانوي همه نيروها بايد صرف مقابله با موانع مردمسالاري شود. در مقايسه با اين اولويت نخست همه چيزهاي خوب ديگر در اولويت بعدي قرار ميگيرند. به همين دليل ممکن است در جبهه “اقدام براي مردمسالاري” هم نيروي راست گرا داشته باشيد و هم چپ گرا و هم مدرن و سنتي. البته من به مشکلات چنين طرحي واقفم. آدم هايي که تجربه کار جمعي ندارند] اخلاق تحمل و پذيرش يکديگر را فاقدند و هنوز تا رسيدن به اعتماد به يکديگر فاصله دارند, به سختي مي توانند يک کار مشترک را پيش ببرند. اما از سوي ديگر حساسيت شرايط و عقلانيت و منطقي که کم و بيش به نيروهاي فعال حاکم شده است, اميد به چنين ائتلافي را افزايش مي دهد.”

“قاعدتا آنها (اقتدار گرايان) تفرقه و تشتت بيشتر اصلاح طلبان طرفدار مردمسالاري را آرزو مي کنند. از اين رو واکنش اوليه آنها اين خواهد بود که گروه هاي سنتي تر و سابقه دارتر جبهه دوم خرداد از عواقب چنين کارهايي بترسانند و دوگانگي و تضادهاي فکري و تاريخي را به آنها گوشزد کنند. در گام بعد مي کوشند تا از شکل گيري اعتماد متقابل ميان نيروها جلوگيري کنند. مثلا همين اخباري که گاه و بيگاه در مورد يکي از اصلاح طلبان درست مي کنند که فلاني در يک مرکز امنيتي بوده و وظيفه برخورد با فلان جناح اپوزيسيون را بر عهده داشته است, يکي از اهدافش همين است که از ايجاد اعتماد ميان نيروهايي که به دلايلي شناختي از يکديگر ندارند , جلوگيري کنند. البته دلايل ديگري هم دارد که فعلا بماند! ياد آوري سخناني که نيروهاي سياسي عليه يکديگر گفته اند و مواضعي که خلاف يکديگر گرفته اند يکي ديگر از ترفند هاست.”
 آقاي علوي تبار, البته که نيروهاي اقتدار گرا چنين و چنان خواهند کرد. اما آيا بهتر نيست که براي عقيم کردن توطئه هاي آنان هم که شده خودتان همه چيز را رو کنيد و داوطلبانه مواضع خودرا به طور کلي نسبت به سياستهاي خشونت بار گذشته روشن کنيد. بدين ترتيب نه تنها صداقت خود را ثابت مي کنيد و قادر به جلب اعتماد مردم و  نيروهاي ائتلاف خواهيد بود, بلکه توطئه هاي اقتدارگرايان را نيز خنثي ميکنيد. منظور برخورد شخصي و رو کردن سابقه سياسي تک تک اصلاح طلبان نيست – شايد اين را مردم بعدا از شما بطلبند – اما در حال حاضر منظور برخورد با سياست ها ي گذشته و رو کردن همه سياست هاي نادرستي است که شما مي خواهيد از آنها فاصله بگيريد. ما بطور کلي پيام شما را ميگيريم که شما ازبرخي سياستهاي گذشته ميخواهيد فاصله بگيريد, اما بايد روشن کنيد که از کدام سياستها و تا چه ميزان فاصله ميگيريد. والا کلي گويي شما نه تنها هيچ چيز را روشن نمي کند, بلکه به عکس, شدت پافشاري شما را بر تاريک نگه داشتن گذشته ثابت ميکند و اينکه هنوز مقوله مقدسي در تاريکي باقي است که شما به خود اجازه نمي دهيد که به حريم آن نزديک شويد.
اگر ميخواهيم با صلح و مسالمت در کنار هم بسوي مردمسالاري گام برداريم, بهتر است که اول دشمني ها را کنار بگذاريم و با اعتراف به خطا ها ي گذشته کينه ها را عقيم کنيم. شفافيت را در عمل به همديگر و به مردم نشان بدهيم. همه ما با فرهنگ استبدادي بزرگ شده ايم و حالا با وجدان آگاه خودمان را براي مردمسالاري داريم تربيت مي کنيم. به جرات ميتوان گفت که بسياري از خطاهاي گذشته حاصل دوران استبداد و فرهنگ عقب مانده ما بوده است. اما براي اثبات همين نکته که ما از آن فرهنگ عقب مانده و آن دوران خشونت بار فاصله گرفته ايم بايد حقايق را گفت و بار مسئوليت گذشته را به دوش گرفت. فقط با زمين گذاشتن گذشته ميتوانيم بطرف آينده برويم. يعني اينکه تعيين کنيم گذشته چه بوده و روشن کنيم که بينش و عملکرد گذشته ديگر با ما نيست.  والا گذشته همچنان بر دوش ما سنگيني خواهد کرد و حرکت ما را بسوي جلو کند و دشوار خواهد کرد.
جاي اميدواري است که امروز ما بسوي همديگر دست دراز ميکنيم به اميد اينکه با ديدن همه اختلاف ها حقوق همديگر را به رسميت بشناسيم و در راه اين حقوق با هم ائتلاف کنيم . اين گا مها نشانه اين است که  اولين جوانه هاي مردمسالاري دروجدان ما و در فرهنگ ما دارد پا مي گيرد. آقاي علوي تبار, بياييد با شفافيت اين جوانه مردمسالاري را آبياري کنيم با آگاهي به اين حقيقت  که شفافيت مشمول گذشته هم ميشود.
متن کامل گفتگوي آقاي دکتر عليرضا علوي تبار در صفحه اينترنتي ماهنامه آفتاب درج شده است.
www.aftabmagazine.com