شیرین: محکوم به اعدام بدون «جرم سیاسی»

وحدتی: آقای بهرامیان، شما از چه زمانی وکالت شیرین علم هوئی را به عهده گرفته اید؟

بهرامیان: من هفته پیش به زندان اوین رفتم. در آنجا وکالتنامه را امضا کردیم و وکالت شیرین الم هوئی را به عهده گرفتم. اما باید عرض کنم که در طی محاکمه در شعبه 15 دادگاه انقلاب که منجر به صدور حکم اعدام برای ایشان شده، دفاع از ایشان را همکار دیگری به عهده داشته است. در این مرحله من وکالت ایشان را به عهده گرفته ام که ببینم از نظر قانونی برای ایشان چه می شود کرد تا ایشان را از مرگ نجات دهم.

وحدتی: به نظر می رسد ایشان تا کنون وکیل تسخیری داشته است. آیا شما داوطلبانه از شیرین دفاع می کنید؟

بهرامیان: در تمام پرونده های اعدامی و پرونده های امنیتی – سیاسی که به عهده می گیرم، بصورت داوطلبانه از این متهمان دفاع می کنم تا به این بچه ها کمک کنم و آنها را از مرگ و زندان ابد نجات دهم.


عکس خلیل بهرامیان


وحدتی: در نامه ای که به نقل از شیرین برروی اینترنت منتشر شده است، گفته شده که ایشان تحت شکنجه های بسیار شدید قرار گرفته، از جمله می گوید که ” ۲ روز آن را در اعتصاب غذا به سر بردم و تمام آن مدت متحمل انواع شکنجه های جسمی و روحی شدم. بازجوها مرد بودند و من با دستبند به تخت بسته شده بودم. آنها با باتوم برقی، کابل، مشت و لگد به سر و صورت و اعضای بدنم و کف پاهایم می کوبیدند. من حتا در آن زمان به راحتی نمی توانستم فارسی را بفهمم و صحبت کنم. زمانی که سوال های شان بی جواب می ماند، باز مرا به باد کتک می گرفتند تا از هوش می رفتم…”

بهرامیان: شکنجه موضوعی است که مطرح می شود. من تا شاهد جریان نباشم، نمی توانم قضیه را تایید یا تکذیب کنم. در زندان امکان دارد خیلی مسائل انجام شود، چون محیط دربسته است و دیوار است و بعد از مدتی آثار آن برروی بدن ترمیم می شود. یعنی آثاری از شکنجه باقی نمی ماند. ولی ایشان با من هم موضوع شکنجه را مطرح کرده است.

من نمی توانم موضوع را تایید یا تکذیب کنم. این مساله باید از طرف مقامات قضائی مورد رسیدگی واقع شود.

وحدتی: لطفا در مورد میزان تسلط شیرین به زبان فارسی و سطح سواد او و وضعیت خانوادگی او توضیح دهید.

بهرامیان: شیرین الم هوئی وقتی که بازداشت شد، زبان فارسی بلد نبود. ایشان کرد است و در هنگام دستگیری کاملا بیسواد بود. فقط یک دوره کوتاهی نهضت سواد آموزی رفته بود و یادگرفته بود که اسمش را امضا کند. اما دختر باهوشی است و اخیرا در زندان توانسته تا کلاس پنجم دبستان تحصیل کند و به من قول داده در این زمینه خودش را بالا بکشد و دانشگاه برود.

امیدوارم این قول را عملی کند.

او از خانواده بسیار فقیری است که در منطقه ماکو زندگی می کنند. پدرش چندتا گوسفند داشته که می چرانده اند و به این ترتیب پنج شش تا بچه و پدر و مادر زندگی می کرده اند. در نهایت خانواده بسیار فقیری اند.

وحدتی: این موکل شما اکنون به اتهام محارب به اعدام محکوم شده است. لطفا توضیح دهید که وضعیت پرونده ی ایشان چگونه است؟ 

بهرامیان: اولا اتهام محارب شرایطی دارد که باید اثبات شود.

می دانید که در هر جرمی عناصر مختلف باید احراز شود تا جرمی به تحقق پیوندد و در واقع جرم تلقی شود. بچه ای که در سن پایین عمل خلافی کند، عمل خلاف او جرم نیست و او را مجرم نمی خوانند. به همین ترتیب، آدم بیسواد خواه ناخواه به علت عدم اطلاع علمی از وضعیت اجتماعی و سیاسی نمی داند سیاست چیست و فعالیت سیاسی یعنی چه. یک دهاتی فقیر نمی داند پژاک چیست و یا تشکیلات چیست.

یکی از عناصر مهم جرم، احراز «سوء نیت» است که ثابت شود. و شرط اول برای اثبات آن، آگاهی است که بدون داشتن سواد و اطلاعات – در مورد احزابی که حتی فرد تحصیل کرده ای در سطح دیپلم هم نمی داند چیست – سوء نیت نمی تواند محرز شود. متهم کردن یک فرد بیسواد فقیر دهاتی به عنوان عضویت در سازمان سیاسی برای براندازی یا اقدام علیه امنیت کشور بیشتر به شوخی شبیه است چون این فرد اصلا نمی داند اقدام علیه امنیت و سیاست و وارد شدن در حزب سیاسی چیست.

باید دادگاهی که به پرونده رسیدگی می کند به این مسائل حقوقی مسلط باشد.

یک نکته مهم این است که اجرای اصل 168* قانون اساسی که حضور هیات منصفه در دادگاه را می طلبد، و دادگاه علنی و وکیلی که بتواند دفاع کند را می طلبد، اجرا نشده است.

در تشکیل دادرسی مهمترین امر اینست که دادگاه جرم را اثبات کند و در معرض افکار عمومی قرار دهد.

درباره شیرین الم هوئی با توجه به سابقه حرفه ای که دارم، 42 سال به عنوان وکیل دادگستری کار کرده ام، او را بچه معصوم و ناآگاهی می بینم که اگر هم کاری کرده، مستحق حبس زیاد نیست. بلکه سازمانی مستحق مجازات است که مبارزه مسلحانه را شروع کرده و سازمان باید تحت پیگرد قرار گیرد. اما اینکه بیاییم چنینی آدمی را به عنوان عضو سازمان یا تشکیلات بگیریم و مجازات کنیم، بر طبق هیچیک از ضوابط انسانی و علمی و حقوقی اصلا سازگار نیست.

مرحله ی بعدی برای پرونده ی ایشان دادگاه تجدید نظر در دیوانعالی کشور است که در آنجا باید از ایشان دفاع کنم .

وحدتی: شما به الزام داشتن هیات منصفه در دادگاه اشاره کردید. ممکن است بیشتر توضیح دهید که چرا در دادگاه های ما این اصل قانون اساسی اجرا نمی شود و هیات منصفه وجود ندارد؟

بهرامیان: بر اساس اصل 168* قانون اساسی حضور هیات منصفه در دادگاهی که پرونده های سیاسی را بررسی می کند، الزام آور است. و دادگاه باید علنی باشد و مردم موقعیت دستگاه قضائی را در نحوه رسیدگی به پرونده ها شاهد و ناظر باشند.

مهمترین مساله این است که تعداد قضات دادگاه باید بیش از یک نفر باشد. در پرونده های اعدامی یا حبس ابد یا خیلی سنگین باید 5 تا قاضی باشند که مشاوره صورت گیرد، نه یک قاضی که دید و علم محدودی دارد و ممکن است اشتباهات سنگینی مرتکب شود. پنج قاضی بهتر از چهار قاضی است، همانطور که دو قاضی بهتر از یک قاضی است.

نهایتا این نحوه رسیدگی مورد اعتراض من است که با ضوابط قانونی دنیای امروز اصلا مطابقت ندارد.

وحدتی: ولی آقای بهرامیان، در خبرهای مربوط به حکم اعدام بخاطر قصاص در روزنامه می خوانیم که در دادگاه پنج نفر قاضی حضور دارند و حکم اعدام با مشورت انجام می شود. چگونه است که شیرین الم هوئی فقط یک قاضی داشته است؟

بهرامیان: دادگاه انقلاب معمولا یک قاضی دارد. دادگاه های جرائم عادی مثل سرقت مسلحانه و غیرسیاسی یا قصاص غیرسیاسی پنج تا قاضی دارد. حالا مساله سیاسی با پیچیدگی های خاصی که دارد و مقولات علمی و مساله تحول جامعه بشری و اراده اجتماعی در تعیین سرنوشت و غیره، این وحشتناک است که با یک قاضی به پرونده رسیدگی شود.

اصل 168 قانون اساسی رعایت نمی شود چون که «جرم سیاسی» هنوز تعریف نشده است!

وحدتی: آیا در ایران دادگاهی داریم که در آن هیات منصفه تشکیل شود؟

بهرامیان: در چند سال پیش در مسائل مطبوعاتی هیات منصفه تشکیل می شد و اظهار نظرهایی انجام می شد و با تمام ضعف هایی که وجود داشت، وجود هیات منصفه مهم بود. این یک تضمین حقوقی است که الزاما در دادگاه علنی حضور پیدا می کند و دنیای امروز این امر را می طلبد، و مثل همه جوامع متمدن بایستی در این کاروان تمدن شرکت کرد.

متاسفانه در کشور ما جرائم سیاسی را تعریف نمی کنند و اصلا قبول ندارند که جرم، جرم سیاسی است! چون که اصلا هنوز بصورت رسمی «جرم سیاسی» تعریف نشده است. ولی اگر تعریف نشده، این تقصیر دولت است. دولت باید پاسخگو باشد و مردم نباید دراینباره جوابگو باشند. این دولت است که باید جواب بدهد.

آخر نمی شود که به بهانه اینکه جرم سیاسی تعریف نشده، کسی را بدون هیات منصفه و با حضور یک قاضی دادگاهی کنند و او را به دار بکشند! این با هیچیک از موازین انسانی و حقوق بشری سازگاری ندارد.

وحدتی: آیا موکل شما به عراق رفته بوده است؟

بهرامیان: اتهام ایشان اینست که با پژاک همکاری داشته است. ایشان به عراق رفته، ولی جریمه ی رفتن به عراق پنجاه هزارتومان است.

وحدتی: آقای بهرامیان، شما وکیل فرزاد کمانگر هم هستید. ممکن است اشاره ای هم به پرونده ایشان داشته باشید؟

بهرامیان: حکم اعدام فرزاد قبلا تایید شده بود. من به عنوان وکیل برطبق ماده 18 قانون دادگاه های عمومی انقلاب مصوب سال 1372 درخواست اعاده دادرسی کرده ام.

آقای مرتضوی پرونده ایشان را حبس کرده بود و در کشوی میزش گذاشته بود و آن را باز نمی کرد. دادستان جدید دستور داده که معاون ایشان، که یک خانم است، گزارشی در اینباره تهیه کند که ببینند چه می شود کرد که این آدم بیگناه نجات پیدا کند.

وحدتی: کسانی که همراه فرزاد دستگیر شده اند، فرهاد توکلی و علی حیدریان، در چه وضعیتی قرار دارند؟

بهرامیان: آنها هم مثل فرزاد کمانگر حکم اعدام گرفته اند. ولی فرزاد کمانگر بیچاره در هیچ زمینه ای حتی فعالیت حرفی نداشته است.

وحدتی: آقای بهرامیان، خیلی از شما سپاسگزارم و صمیمانه برایتان آرزوی موفقیت دارم.

*نامه شیرین الم هوئی از زندان درباره شکنجه هایی که بر وی رفته است.
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news2/21224/
http://www.rhairan.net/archives/1695
http://shirin-alamhooli.blogspot.com/

*توضیح: متن اصل 168 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای اطلاع خوانندگان در زیر آمده است.
اصل یکصد و شصت و هشتم ـ رسیدگی به جرایم سیاسی ومطبوعاتی علنی است و با حضور هیات منصفه در محاکم‌دادگستری صورت می‌گیرد. نحوه انتخاب‌، شرایط‌، اختیارات هیات‌منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون براساس موازین اسلامی‌معین می‌کند.