شاخص توسعه انسانی، نابرابری ها و ابعاد فقر

نگاهی به وضعیت زنان در ایران و جهان – بخش دو

بخش نخست این مطلب با عنوان «نگاهی به وضعیت زنان در ایران و جهان (۱) – نابرابری جنسیتی تا به کی»* را با گزارش فوروم اقتصادی جهان آغاز کردیم. در بخش دوم در اینجا بیایید نگاهی به یک بررسی متفاوت با نگاهی همه جانبه تر و دقیق تر در این زمینه بیاندازیم.

برنامه توسعه ملل متحد** نگاه جالبی به نابرابری جنسیتی دارد و آن را در چارچوب توسعه انسانی بررسی می کند. گزارش توسعه انسانی ۲۰۱۹  گزارش بسیار مفصلی است  به زبان های گوناگون از جمله عربی و آلمانی و انگلیسی*** که خلاصه اندکی از آن را  که به همراه برخی نمودارهای آن به فارسی ترجمه کرده ام در اینجا می بینید. بطور خلاصه، این گزارش ابتدا به تعریف و بررسی اهمیت و شیوه اندازه گیری شاخص توسعه انسانی پرداخته و سپس شاخص های نابرابری انسانی، توسعه جنسیتی، نابرابری جنسیتی و فقر چند بعدی را تعریف و برای هر کشور اندازه گیری می کند. در اینجا روی توسعه انسانی و نابرابری ها و ابعاد فقر تمرکز می کنیم و در بخش آینده با دقت بیشتری به نابرابری جنسیتی می پردازیم.

گزارش توسعه انسانی چند ویژگی دارد:

ورای درآمد– بررسی همه جانبه نابرابری باید درآمد و ثروت را در نظربگیرد؛ همچنین باید تفاوت ها در دیگر عرصه های توسعه انسانی و روندهایی را که بدان ها می انجامد شناسایی کند.

ورای میانگین ها – بررسی نابرابری ها در توسعه انسانی باید ورای اقدامات مختصری باشد که به یک بعد نابرابری می پردازند.

ورای امروز– نابرابری ها در توسعه انسانی چشم انداز زندگی مردمی را می سازد که شاید تا قرن ۲۲م زندگی کنند.

شاید جالب باشد که ابتدا یک نگاه کلی به جایگاه ایران و کشورهای همسایه در رده بندی توسعه انسانی کشورها در تصویر زیر**** بیندازیم. در این نگاه به جایگاه ایران و همسایه هایش در رده بندی توسعه در جهان باید بدانیم که نروژ با رتبه ۱ دربالای جدول و نیجر با رتبه ۱۸۹ در پایین جدول توسعه انسانی قرار دارد. در بخش آینده تصویر مشابهی با توجه به رده بندی کشورها از نظر توسعه جنسیتی خواهیم داشت.

تصویر ۱- مقایسه رده بندی ایران و کشورهای همسایه در جدول توسعه انسانی

گروه بندی و رده بندی کشورها

در این گزارش با توجه به شاخص هایی که برای تعیین اهداف توسعه پایدار تعریف شده اند، بررسی هایی روی داده های گوناگون درباره کشورهای دنیا صورت گرفته است. همانطور که در بخش پیشین هم اشاره شد، این داده ها در حال حاضر بهترین ابزار موجود برای بررسی وضعیت کشورهاست. بدین ترتیب وضعیت تک تک کشورهای جهان از نظر توسعه انسانی و توسعه جنسیتی و همچنین از نظر نابرابری جنسیتی، نابرابری انسانی و فقر بررسی شده است. با توجه به جمعیت کشورهای گوناگون و وضعیت آنها از نظر توسعه و نابرابری، وضعیت جهان نیز به عنوان برآیند وضعیت همه کشورها مشخص می شود.  

با توجه به توسعه انسانی، کشورهای جهان به طور کلی به چهار گروه تقسیم شده اند. ۶۲ کشور در گروه توسعه انسانی بسیار زیاد، ۵۴ کشور در گروه توسعه انسانی زیاد، ۳۶ کشور در گروه توسعه انسانی متوسط، و ۳۵ کشور در گروه توسعه انسانی کم قرار دارند. برخی کشورها مانند کره شمالی و موناکو بیرون از جدول به میزان کمتری بررسی شده اند.

همچنین کشورهای در حال توسعه در چند گروه مورد بررسی قرار گرفته اند: کشورهای عربی، شرق آسیا و اقیانوسیه، اروپا و آسیاسی مرکزی، امریکای لاتین و کارائیب، جنوب آسیا، و افریقای زیر صحرا که می توانید با مراجعه به جدول های گزارش اطلاغات بیشتری درباره آنها بیابید.

از آنجایی که بخش پیشین به کشورهای آلمان، امریکا، عربستان سعودی و ایران توجه ویژه داشت، در اینجا نیز این کشورها در جدول رده بندی توسعه انسانی برجسته شده اند.

تصویر ۲ – گروه بندی کشورها با در نظر گرفتن اندازه توسعه در جدول رده بندی توسعه انسانی

جدول رده بندی کشورها میزان توسعه انسانی هر کشوری را نشان می دهد اما برای مقایسه نزدیک تر کشورها با همدیگر می توانیم تصویر زیر را در نظر بگیریم که شاخص های گوناگون را مشخص می سازد. شاخص های توسعه هر چه نزدیک به عدد ۱ باشد بهتر است، و شاخص های نابرابری جنسیتی و فقر چند بعدی هر چه نزدیک به صفر باشد بهتر است.

تعریف شاخص ها

در تعریف شاخص ها تلاش شده تا از کلی گویی پرهیزشود تا تصویری گرچه نسبی ولی تا حد امکان روشن و دربرگیرنده از وضعیت زندگی همه انسان ها در آن کشور ارائه شود. برای اینکه این تصویر نسبی دربرگیرنده و همه جانبه باشد، سه شاخص برای توسعه تعریف می شود: توسعه انسانی، توسعه انسانی با در نظرگرفتن نابرابری، و توسعه جنسیتی. همچنین یک شاخص برای نابرابری جنسیتی و نیز یک شاخص چند بعدی برای فقر تعریف می شود.

شاخص توسعه انسانی با توجه به سه عامل عمده تعریف می شود:

یک-انتظار طول عمر که در حقیقت متاثر از وضعیت بهداشت و شرایط زندگی است.

دو-آموزش  که با دو سنجه برای اندازه گیری میانگین میزان موجود سال های آموزش و امکانات آینده برای آموزش تعریف می شود.

سه- درآمد سرانه یا درآمد ناخالص ملی که با در نظر گرفتن برابری قدرت خرید  تعریف می شود.

تصویر ۳ – چگونگی تعریف شاخص توسعه انسانی

شاخص توسعه انسانی با در نظر گرفتن نابرابری این شاخص در حقیقت سطح توسعه انسانی را با در نظرگرفتن نابرابری ها روشن می سازد. یعنی ورای دستاوردهای کلی یک کشور در زمینه طول عمر، آموزش و درآمد، این شاخص نشان می دهد که این دستاوردها چگونه در میان مردم آن کشور توزیع یافته است. در جدول رده بندی کشورها، تفاوت میان اندازه شاخص توسعه انسانی و اندازه شاخص توسعه انسانی با در نظر گرفتن نابرابری نیز به چشم می خورد. اندازه این تفاوت در یک کشور نمایانگر نابرابری سطح توسعه انسانی در آن کشور است. هر چه نابرابری در یک کشور بیشتر باشد، تفاوت این دو شاخص به همان نسبت بیشتر است.

برای نمونه، نروژ در صدر جدول رده بندی از نظر توسعه انسانی قرار دارد و از نظر توسعه انسانی با در نظرگرفتن نابرابری، باز هم در صدر جدول قرار خواهد داشت. آلمان که در رده ۴م از نظر توسعه انسانی قرار دارد، با در نظر گرفتن نابرابری در رده ۱۱م قرار می گیرد. امریکا که در رده ۱۵م قرار دارد، با در نظرگرفتن نابرابری در رده ۲۸م قرار می گیرد. ایران که از نظر توسعه انسانی در رده ۶۵م قرار دارد، در رده بندی توسعه انسانی با در نظر گرفتن نابرابری در رده ۶۰م قرار می گیرد.

شاخص توسعه جنسیتی شاخص توسعه انسانی با در نظر گرفتن جنسیت است. هر چه این عدد به ۱ نزدیکتر باشد، بهتر است و کشور به برابری میان زنان و مردان نزدیک تر است.

تصویر ۴ – چگونگی تعریف شاخص توسعه جنسیتی

شاخص نابرابری جنسیتی نمایانگر نابرابری جنسیتی در سه بعد است: بهداشت باروری، توانمندی سیاسی و مشارکت اقتصادی. هر چه این عدد کمتر باشد، نابرابری کمتر است. در بخش آینده این شاخص بیشتر بررسی می شود.

شاخص چندبعدی فقر به عمده ترین موانع توسعه انسانی می پردازد و بهداشت و آموزش و استاندارد زندگی را در نظر می گیرد. میزان ثروت و درآمد به تنهایی فقر را تعریف نمی کند. بلکه فقر چندبعدی است و در ابعاد گوناگون شیوه و سطح زندگی بازتاب می یابد. ثروت تنها یکی از همنه های تعریف فقر است. میزان بهره وری از امکانات زندگی و به ویژه بهداشت و آموزش در این تعریف در نظر گرفته می شود. شیوه اندازه گیری شاخص فقر چند بعدی را در تصویر زیر می بینید.

تصویر ۵ – فقر تنها با محرومیت از ثروت یا کمی درآمد تعریف نمی شود، بلکه چند بعدی است.

وضعیت جهان و کشورها

تصویر زیر نموداری از شاخص های گوناگون توسعه و نابرابری و فقر ارائه می دهد. شاخص توسعه هرچه نزدیکتر به ۱ باشد بهتر است، و شاخص نابرابری و فقر هر چه نزدیکتر به صفر. نگاهی به این نمودار نشان می دهد که جهان در زمینه توسعه انسانی و جنسیتی پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. همچنین فقر چند بعدی در جهان رو به کاهش بوده است. اما در زمینه نابرابری انسانی و نیز نابرابری جنسیتی جهان امروز هنوز راه درازی در پیش دارد.

همچنین می بینیم که حتی پیشرفته ترین کشورها که در بالای جدول رده بندی قرار دارند هنوز باید برای افزایش توسعه انسانی و توسعه جنسیتی تلاش کنند. اما بیشتر از آن، باید برای کاهش نابرابری انسانی و نابرابری جنسیتی بکوشند.

تصویر ۶ – مقایسه شاخص های توسعه و نابرابری چهار کشور با همدیگر و با سطح جهانی (آبی رنگ)

کشورها: همگرایی در امکانات پایه ای، واگرایی در امکانات عالی

نکته جالبی که در این گزارش جلب توجه می کند اینست که کشورهای در حال توسعه در پایه ای ترین امکانات به سرعت خود را به پای کشورهای پیشرفته می رسانند. بطور نمونه، هرچه کشور کمتر توسعه یافته است، انتظار عمر در هنگام تولد به سرعت بیشتری در آن افزایش می یابد، تعداد کودکانی که به مدرسه می روند خیلی زیادتر می شود، و تعداد افرادی که به تلفن همراه دسترسی دارند رشد می کند. کشورهای در حال توسعه در زمینه های بنیادی دارند به پای کشورهای توسعه یافته می رسند. از این رو، در زمینه امکانات بنیادی در زمینه های آموزش، بهداشت و دسترسی به تکنولوژی یک همگرایی میان همه کشورها، از در حال توسعه یافته گرفته تا خیلی توسعه یافته، وجود دارد.

اما در زمینه امکانات پیشرفته، کشورهای توسعه یافته به کندی حرکت می کنند در حالیکه کشورهای توسعه یافته با سرعت تند پیش می روند. بطور نمونه، در کشورهای توسعه یافته با پیشرفت امکانات بهداشتی و درمانی و تکنولوژی روز به روز انتظار عمر برای افراد کهنسال بیشتر می شود، میزان بهره وری از تحصیلات دانشگاهی در میان جمعیت رشد می کند، و دسترسی به کامپیوتر و اینترنت پرسرعت مرتب گسترش می یابد. اما هر چه میزان توسعه کشوری کمتر باشد، رشد آن در این زمینه ها هم کمتر است.

بدین ترتیب در زمینه امکانات پیشرفته می بینیم که کشورهای توسعه یافته خیلی به سرعت حرکت می کنند و متاسفانه کشورهای در حال توسعه سرعت کندی دارند. از این رو، هنگامی که پای مقایسه توسعه در زمینه امکانات پیشرفته به میان می آید می بینیم که یک واگرایی در میان دو گروه به چشم می خورد.

تصویر ۷ – کشورهای کم توسعه در یک سری توانایی های ابتدایی به سرعت به پای کشورهای توسعه یافته می رسند (همگرایی) ولی در توانایی های پیشرفته از آنها عقب می افتند (واگرایی) .

توسعه در امکانات بنیادی برای بالابردن استاندارد زندگی مردم و مشارکت اقتصادی آنان اهمیت دارد. اما مردمی که تحصیلات آنها در سطح ابتدایی است و تلفن همراه دارند هنوز به دشواری می توانند فعالیت موثر سیاسی در ساختن آینده کشورشان داشته باشند. از این رو، نمایندگی سیاسی خود را نخواهند داشت.

توسعه در امکانات پیشرفته، مانند تحصیلات دانشگاهی و دسترسی به کامپیوتر و اینترنت پرسرعت، است که توانمندی سیاسی مردم را افزایش می دهد و به امکان مشارکت موثر آنان در ساختار سیاسی-اقتصادی کشور می انجامد.

توانایی های بنیادی مرگ و میرکودکان را کاهش می دهد، آموزش ابتدایی را همه گیر می سازد، تکنولوژی ابتدایی را در دسترس قرار می دهد و پایداری دربرابر آسیب های تکراری، از خشونت خانگی گرفته تا سیلاب های فصلی، را افزایش می دهد.

توانایی های پیشرفته دسترسی به امکانات پیشرفته پزشکی در همه سطوح، آموزش دانشگاهی، و تکنولوژی پیشرفته را فراهم می آورد و پایداری در برابر آسیب های ناشناخته، مانند پیامدهای گرمایش جهانی، را افزایش می دهد.

تصویر ۸ – همگرایی در سه مورد از توانایی های ابتدایی

تصویر ۹ – واگرایی در سه مورد از توانایی های پیشرفته

با توجه به سطح توسعه در کشورها می توان آینده انسان هایی را که در آن کشورها به دنیا می آیند پیش بینی کرد. کودکانی که در کشورهای بسیار توسعه یافته به دنیا می آیند، به احتمال ۹۹% زنده می مانند و بیش از نیمی از آنها تحصیلات دانشگاهی خواهند داشت.

تصویر۱۰ – آینده هر کودک را با توجه به اندازه توسعه انسانی کشوری که در آن به دنیا می آید می توان پیش بینی کرد.

کودکانی که در کشورهای در حال توسعه به دنیا می آیند، به احتمال ۸۳% زنده می مانند و فقط ۳% از آنان به دانشگاه راه خواهند یافت.

یکی از پیامدهای واگرایی در زمینه امکانات پیشرفته اینست که هرچه کشوری کم توسعه یافته تر است، توانمندی مردم در نمایندگی سیاسی خودشان کمتر است و رشد این توانمندی نیز کندتر است. ازین رو مردم توانایی تغییر وضعیت خودشان را نمی یابند و نه تنها نابرابری اقتصادی هرچه بیشتر رشد می کند، بلکه به نابرابری سیاسی می انجامد. نابرابری سیاسی می تواند نابرابری اقتصادی را پایدار ساخته و حتی آن را تشدید کند. شکستن چرخه ی نابرابری اقتصادی و سیاسی بسیار دشوار خواهد بود.

نابرابری در ثروت و درآمد

هرچه توسعه انسانی در کشوری کمتر است، وضعیت فقر طبقاتی ایستا تر است بدین معنا که میزان افزایش درآمد از نسلی به نسل دیگر (intergenerational mobility in income)  کمتر است. درآمد صدک های بالا سال به سال بیشتر افزایش می یابد در حالیکه رشد درآمد صدک های طبقه متوسط نزدیک به صفر یا منفی است. در نتیجه طبقه متوسط در بسیاری از کشورها روز به روز کمرنگ تر می شود و شکاف طبقاتی بیشتر و بیشتر می شود.

تصویر ۱۱ – کاهش مالیات بردرآمد افراد ثروتمند به افزایش  بیشتر نابرابری انسانی می انجامد.

مساله تنها این نیست که روند انباشت سرمایه در درست عده ای اندک فزونی یافته، بلکه توزیع عادلانه ی ثروت از طریق مالیات نیز رو به کاهش است و مالیات بردرآمد افراد ثروتمند در همه کشورهای دنیا کم و کمتر می شود. جهان بدینگونه که پیش می رود نمی تواند محرومیت های اصلی را تا سال ۲۰۳۰ از میان بردارد. اگر عمق و دامنه فقر در جهان تا حدود زیادی کاهش یافته است اما متاسفانه شوک اقتصادی ناشی از ویروس کرونا به گسترش عمق و دامنه فقر خواهد انجامید.

چگونه نابرابری اقتصادی پایه های نابرابری سیاسی را می سازد

این گزارش نکات بسیار جالب توجهی از جمله درباره روند تراکم ثروت در دست ثروتمندان دارد در سطح جهان و نیز در تک تک کشورها. پیامد روند تراکم هرچه بیشترثروت در دست اندکی از جمعیت به آنان این امکان را می دهد که به شیوه های گوناگون کنترل جامعه را به دست گیرند. تصویر زیر ساختار قدرت سرمایه داران را در تحمیل نظر خود به دولت روشن می سازد و به خوبی سازوکار نخبگان اقتصادی را نشان می دهد که با استفاده از پول به سادگی می توانند خواست خود را بر سیاستمداران، روزنامه ها و نشریات، کارزارهای انتخاباتی، مقامات کلیدی دولتی و حتی افکار عمومی تحمیل کنند.

تصویر ۱۲- نخبگان اقتصادی ابزار قدرت سیاسی را در دست داشته و تاثیر جدی روی سیاست می گذارند.

با در نظر گرفتن سرعت تراکم سرمایه در دست ۱% از نخبگان اقتصادی جهان می بینیم که نه تنها رسیدن به مردم سالاری دشوارتر می شود بلکه مسیر توسعه انسانی و کاهش نابرابری ها نیز دشوارتر می شود.

افزایش تاثیر زیست محیطی با افزایش توسعه انسانی

نابرابری ها در زمینه زیست محیطی نیز چرخه ناعادلانه ای میان کشورهای زیاد توسعه یافته و کمتر توسعه یافته دارد. زیرا تاثیر زیست محیطی با توسعه انسانی رابطه مستقیم دارد.

کشورهای توسعه یافته تر تاثیر زیست محیطی سرانه بیشتری دارند. همانطور که تصویر زیر نشان می دهد، کشورهای توسعه یافته تاثیر بسیار بیشتری بر محیط زیست دارند تا کشورهای فقیر. از سوی دیگر، تاثیرات گرمایش جهانی بیشترین تاثیر را روی مناطق استوایی دارد و کشورهای کمتر توسعه یافته معمولا در مناطق استوایی هستند. بنابراین مردم کشورهای کمتر توسعه یافته به گونه ای قربانی توسعه زیاد کشورهای دیگر می شوند.

تصویر ۱۳- نابرابری تاثیر زیست محیطی بر حسب اندازه شاخص توسعه انسانی

سیاست گذاری برای کاهش نابرابری در توسعه انسانی درقرن ۲۱

گرچه فقر بطور کلی در جهان کاهش یافته اما رشد توسعه یکسان نبوده است. توسعه در سطح بنیادی افزایش یافته اما شکاف نابرابری در هر کشور رو به افزایش است. همچنین شکاف های بزرگی که بین کشورهای زیاد توسعه یافته و کم توسعه یافته وجود دارد، از توسعه انسانی گرفته تا تاثیر زیست محیطی، رو به افزایش بیشتر است. برنامه توسعه ملل متحد امیدوار است که کشورهای گوناگون بتوانند با توجه به داده های موجود نقاط ضعف در رشد توسعه انسانی و نابرابری ها را شناخته و آگاهانه برای افزایش توسعه انسانی و کاهش نابرابری های انسانی و جنسیتی تلاش کنند.

تصویر۱۴ – یکی از پنج پیام عمده این گزارش هشدار درباره ضروت عمل هر چه سریعتر برای  ترمیم نابرابری هاست.

امید اینست که نابرابری ها با رشد پایدار و هماهنگ با محیط زیست کاسته شود. هر کشوری ویژگی های مشخص خود را دارد و یک راه حل جهانی برای همه کشورها وجود ندارد. گرچه تکنولوژی و گرمایش جهانی پدیده های مشترک برای همه است اما تاثیر آن برکشورهای گوناگون متفاوت است. از این رو برای هر کشوری با توجه به سرچشمه های نابرابری در آن کشور و ساختار مشخص آن راه حلی لازم است که با زمینه های اجتماعی آن کشور همخوانی دارد. برای کاهش نابرابری در هر بعد آن سیاست های گوناگونی وجود دارد که هر کشوری با توجه به وضعیت مشخص سیاسی خود می تواند از آن میان سیاست هایی را برگزیند که امکان اجرای آنها وجود دارد. مردمی که از فقر و نابرابری و محرومیت رنج می برند، برایشان مهم نیست چه سیاست هایی به کار گرفته می شود. برای آنها بهبود وضعیت زندگی و افزایش طول عمر و کاهش نابرابری ها اهمیت دارد و این سیاستمداران هستند که باید ببینند کدام سیاست بهترین پیامد را برای مردم دارد.

وضعیت زنان در جهان

وضعیت زنان همانند وضعیت مردان متاثر از درجه رشد انسانی، نابرابری انسانی، فقر، وضعیت محیط زیست و … است. افزون بر آن، زنان از نابرابری جنسیتی رنج می برند.

در ادامه به شاخص نابرابری جنسیتی نگاهی می اندازیم.

پانوشت:

*

نگاهی به وضعیت زنان در ایران و جهان(۱)؛ نابرابری جنسیتی تا به کی؟ – سهیلا وحدتی.”اخبار روز – سایت سیاسی خبری چپ”, ۹ Mar. 2020,

**

“برنامه توسعه ملل متحد، شبکه جهانی سازمان ملل متحد برای توسعه است که از تغییر حمایت میکند و کشورها را با دانش، تجربه و منابع به منظور کمک به مردم برای ایجاد زندگی بهتر پیوند میدهد. برنامه توسعه ملل متحد در ۱۶۶ کشور فعالیت میکند و با آنها در زمینه راه حلهای خود این کشورها برای غلبه بر چالشهای جهانی و ملی مربوط به توسعه همکاری مینماید. این کشورها در حالیکه به گسترش ظرفیت مشغولند، از یاری برنامه توسعه ملل متحد و طیف گسترده نهادهای شریک و همکار آن سود میبرند. برنامه توسعه ملل متحد در ۱۹۶۵ تأسیس شد و دفتر مرکزی آن در نیویورک قراردارد.

 برنامه توسعه ملل متحد از ۱۹۶۶( ۱۳۴۵ )در ایران دفتر نمایندگی داشته و از نزدیک با شرکای عمده خود در زمینه توسعه یعنی دولت، شوراهای محلی، مؤسسات دانشگاهی، و بخش خصوصی همکاری کردهاست تا از توسعه انسانی پایدار در این کشور حمایت کند. 

معمولا در هر دفتر کشوری، نماینده مقیم برنامه توسعه ملل متحد به عنوان هماهنگ کننده مقیم برای تمامی نظام ملل متحد خدمت میکند. برنامه توسعه ملل متحد، از راه انجام این هماهنگی مؤثرترین استفاده از سازمان ملل متحد و منابع بینالمللی را تضمین مینماید.”

برگرفته از تارنمای مرکز اطلاعات سازمان ملل، تهران

http://www.unic-ir.org/directory/undp.pdf

***

این گزارش را می توانید در اینجا ببابید:

http://hdr.undp.org/en/2019-report

****

همه جدول ها و تصویرهای دیگری که در این مطلب می بینید از گزارش توسعه انسانی برگرفته و ترجمه شده است، اما این تصویر را خودم از روی کنجکاوی با استفاده از جدول رده بندی کشورها در این گزارش درست کرده ام و این نقشه ایران و کشورهای همسایه از سایت عکس گرفته شده است. معمولا در نقشه های فارسی زبان از کشور اسرائیل و مناطق اشغالی در مجموع به عنوان فلسطین اشغالی نام برده می شود.