ایران  نامه‌های عفو بین‌الملل را بی‌پاسخ می‌گذارد

دروئری دایک

دروئری دایک (Drewery Dyke) از پژوهشگران بخش خاورمیانه و شمال افریقا در عفو بین الملل است و روی مسائل ایران کار می کند. عفو بین الملل به تازگی گزارش سالانه کشورها را منتشر ساخت که شامل گزارشی درباره کشور ایران نیز هست. آقای دایک لطف کرده و به پرسش های من درباره گزارش سال 2009 پاسخ دادند که ترجمه ی این گفتگو در زیر به نظر شما می رسد.
وحدتی: آیا عفو بین الملل گزارش سالانه را درباره همه کشورها تهیه می کند؟دایک: عفو بین الملل درباره اکثر کشورها گزارش تهیه می کند که در سلسله گزارش های سالانه آمده است.اگر درباره یک کشور خاصی گزارشی وجود ندارد، به این معنا نیست که نقض حقوق بشر در آن کشور وجود ندارد. گزارش کشورها بطور مرتب و سالانه در چارچوب مجموعه هدف های حقوق بشری این سازمان و وضعیت خاص کشور تهیه می شود.

بطور نمونه، با آغاز کمپین «خواهان کرامت»* توسط عفو بین الملل، می توان انتظار داشت که گزارش سالانه ی کشورها در آینده بیشتر روی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تکیه کند.

وحدتی: دغدغه های اصلی در این گزارش ها روی چه مواردی است؟ و از چه منابعی در تهیه آنها استفاده شده است؟

دایک: گزارش 2009 توجه عموم را به بحران حقوق بشری معطوف می سازد که در زیر بحران اقتصادی جاری وجود دارد. این گزارش سالانه کشورهای فراوانی در بخش های مختلف جهان را در بر می گیرد و نشان می دهد که چگونه بحران اقصادی توجه عموم را از بحران حقوق بشری که در زمینه های اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی رو به رشد است، منحرف کرده و وضعیت نقض حقوق بشر را بدتر از پیش ساخته است. این گزارش بطور مستقیم به شکاف سرمایه گذاری در زمینه حقوق بشر اشاره می کند. حقوق بشر در سایه ی این بحران اقتصادی قرار گرفته است، از این رو ما رهبران را فرا می خوانیم که باردیگر به معیارهای بین المللی حقوق بشر متعهد شده و وضعیت جهانی جدیدی در زمینه حقوق بشر بسازند.

منابعی که در تهیه این گزارش های کشوری مورد استفاده قرار گرفته در مورد کشورهای گوناگون فرق می کند. در بسیاری از کشورها، عفو بین الملل اجازه دارد که سفرهای پژوهشی به آن کشورها داشته باشد و شواهد دست اول تهیه نماید. در برخی دیگر از کشورها، مثل عربستان سعودی، چین و ایران، عفو بین الملل اجازه چنین سفرهای پژوهشی را ندارد. در این موارد ما از گزارش های رسانه ها، منابع آکادمیک، فعالان حقوق بشر و جامعه مدنی و دیگر منابع دست دوم استفاده می کنیم. در مورد ایران، وبلاگ های طیف گسترده ای از شخصیت های شناخته شده نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

وحدتی: گزارش های عفو بین الملل کیفی هستند و اندازه گیری میزان نقض حقوق بشر اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار است. با این وجود، آیا عفو بین الملل روند پسرفت یا پیشرفت وضعیت حقوق بشر در کشورها را دنبال می کند؟

دایک: هدف حرکت ما – هدف یک میلیون نفر اعضای عفو بین الملل درسراسر جهان – پایان دادن به نقض حقوق بشر در سراسر جهان است. برای ما، یک مورد نقض حقوق بشر، چه در زمینه ی آزادی بیان، دستگیری خودسرانه، بدرفتاری، شکنجه یا دادگاه ناعادلانه، غیرقابل قبول است. این تا حدودی به همین دلیل است که گزارش های تغییر وضعیت از سالی به سال دیگر کمتر چشمگیر است تا گزارش وضعیت سالانه. با این وجود، نمی توان انکار کرد که وضعیت رعایت و احترام به معیارهای حقوق بشر در ایران بدتر نشده است.

وحدتی: آیا شما امید دارید که پس از انتخابات ریاست جمهوری وضعیت حقوق بشر در ایران بهبود یابد؟ آیا عفو بین الملل پس از انتخابات درخواست سفر به ایران را خواهد نمود؟

دایک: در طول سال 2008 عفو بین الملل بیش از پنجاه بار به مقامات ایرانی نامه نوشت و درخواست سفر به ایران را مطرح نمود. این درخواستها با هیات های دیپلماتیک ایران در ورشو، اسلو، ژنو و لندن مطرح شد. عفو بین الملل هیچ پاسخی به هیچیک از این نامه ها دریافت نکرد. گرچه ما تلاش می کنیم که به فرهنگ و سنت های ایران که مردم و نمایندگانش خواهان بهبود شرایط زندگی در این کشور هستند، احترام بگذاریم، اما – در سطح شخصی – این خیلی ناراحت کننده است که ببینیم که سازمان ما که مرکب از یک میلیون عضو در سراسر جهان و ازجمله در ایران است، و بیش از 40 سال است که تلاش می کند وضعیت حقوق بشر در ایران بهبود یابد، حتی یک پاسخ به این همه نامه دریافت نمی کند.

انتخابات ریاست جمهوری جاری فرصتی برای مردم و رهبران ایران فراهم می کند که بر اهمیت کرامت انسانی تاکید نموده و بار دیگر به رعایت معیارهای حقوق بشر متعهد شوند. این فرصتی است برای تجدید، و تعهد به تحقق بخشیدن به حقوق بشر. ما همه نامزدهای انتخاباتی را فرا می خوانیم که موضع خود را نسبت به معیارهای جهانی حقوق بشر روشن ساخته و به مردم ایران توضیح دهند که چرا حقوق بشر اهمیت دارد و برنامه آنها برای ایجاد فضایی که حقوق بشر در آن شکوفا شود چیست.

وحدتی: گرچه حق زندگی اساسی ترین حق است، اما دغدغه ها و گزارش های مربوط به نقض حق زندگی و اعدام تقریبا در همه گزارش ها در پایین گزارش آمده است. چرا؟

دایک: روند لغو اعدام در جهان توقف ناپذیر شده است. در سالهای اخیر کشورهایی مثل ترکیه و کشورهای آمریکای مرکزی نرخ اجرای اعدام را کاهش داده و یا به کلی آن را لغو نموده اند. مجمع عمومی سازمان ملل در طول دو سال گذشته قطعنامه هایی را به تصویب رسانده و همه کشورها را به توقف اجرای اعدام فراخوانده است. به حق زندگی در گزارش کشورهایی که در آنجا هنوز اعدام مساله است، مثل ایران، توجه شده است. جای یک مطلب در متن گزارش بازتابی از اهمیت کاری که روی آن مساله می شود نیست، بویژه در مورد اجرای حکم اعدام بزهکاران نوجوان در ایران که بطور مطلق در قوانین بین المللی منع شده است.

در این باره، باید اضافه کنم که فعالان حقوق بشر هم در داخل و هم در خارج کشور از این که حکومت ادعا می کند که نوجوانان بزهکار را اعدام نمی کند، بشدت ناخشنود هستند. در مورد پرونده های قتل – که روشن است جرم های جدی هستند و حکومت باید جدی با آنها برخورد کند – قوه قضائیه می گوید که قضیه یک دعوای خصوصی است، بین دو طرف، که در آن حکومت هیچ نقشی ندارد و به همین دلیل وقتی که خانواده مقتول خواهان قصاص می شود، متهم به قتل هیچگونه حق درخواست دادخواهی مجدد و درخواست بخشش پس از پایان دادگاه را ندارد. این که حکومت به شیوه قضایی جان یک نفر را به عنوان قصاص می گیرد، در هیچ یک از حقوق بین المللی نیامده است. در مورد ایران، حکومت اعدام قضایی فرد را تحت عنوان قتل، اعدام و قصاص نفس به اجرا می گذارد. از نظر انسانی، جدا از اصطلاحات قضائی، این همان امر است: سلب زندگی فرد توسط حکومت. و هنگامی که حکومت زندگی کسی را به خاطر قتلی که در زیر 18 سال مرتکب شده سلب می کند، در واقع دارد نوجوان بزهکار را اعدام می کند.

وحدتی: این گزارش سالانه درباره «مثله جنسی زنان» (در فارسی گاه «ختنه زنان» خوانده شده) صحبتی نمی کند با وجود اینکه گزارشهایی از رواج آن در کردستان و مناطق جنوبی ایران منتشر شده است.

دایک: بله، مثله جنسی زنان در ایران گزارش شده است. ما در موقعیتی نبوده ایم که درباره میزان درستی این گزارش ها تصمیم بگیریم. بخشی از مساله سرکوب دوگانه ای است که زنان در مناطق کردنشین با آن روبرو هستند.

کردها به عنوان یک قوم با تبعیض حقوقی و اجتماعی توسط نهادهای حکومتی، از جمله دادگاه ها، روبرو هستند. زنان نیز با انبوهی از موارد تبعیض روبرو هستند و از این رو زنان کرد، بیشتر به حاشیه جامعه رانده شده و مورد تبعیض دوگانه قرار می گیرند. به دلیل همان تبعیض هایی که وجود دارد و این زنان نمی توانند برای کمک خواهی به حکومت مراجعه کنند، دولت نیز این شهروندان ایرانی را فراموش کرده است. این همان بحران حقوق بشری است که ما در گزارش سالانه به آن اشاره می کنیم. این وضعیت پایدار نیست و بشدت توجه همه ما را می طلبد، ما باید روی حقوق بشر سرمایه گذاری کنیم.

قربانیان مثله جنسی زنان، قربانی تبعیض دوگانه هستند: تبعیض توسط حکومت که علیه قوم کرد عمل می کند، و تبعیض توسط عادات و سنتهای اجتماعی که در بخشهایی از ایران زنان را بیشتر به حاشیه می راند. این مورد دیگری از شکاف سرمایه گذاری در زمینه حقوق بشر است که بهای وحشتناک گزافی را با خود حمل می کند.

آنچه روزبروز روشن تر می شود اینست که سازمان ما باید در مورد گزارش های روزافزون مثله جنسی زنان، بویژه در استانهای ایلام و جنوب کردستان، و مناطق دیگر، از جمله تهران، اقدام نماید.

وحدتی: بیطرفی گزارش های عفو بین الملل درمجموع درخور تقدیر است. عفو بین الملل هیچ فرضی را بدون مدارک و شواهد موجود بنا نمی نهد. بر اساس کدام شواهد عفو بین الملل گمان می برد که برادران علائی به خاطر فعالیت هایشان علیه بیماری ایدز زندانی شده اند؟

دایک: هدف عفو بین الملل این است که در حمایت از افرادی که با نقض آشکار حقوق بشر روبرو هستند، به موقع وارد عمل شود. ممکن است در هنگام دستگیری روشن نباشد که چرا فرد توسط لباس شخصی ها دستگیر می شود، اما دغدغه ی بدرفتاری با فرد و شکنجه ی او روشن است، چرا که این یک روش تثبیت شده در دهه های گذشته (در ایران) بوده است.

در روزهای پس از دستگیری برادران علائی، عفو بین الملل نگرانی خود را از اینکه آنها بخشا به خاطر فعالیت هایشان علیه بیماری ایدز و کاهش خطرات آن – از طریق مبادله ی سرنگ معتادان و امثال آن – مورد فشار حکومت قرار گرفته اند بیان نمود.

اما به مرور زمان روشن شد که دستگیری آنها و افراد دیگری مانند سیلوا هاروتونیان به خاطر دلایل امنیت ملی بوده که به زندانی شدن کسانی مثل منصور اسانلو، رهبر سندیکای کارگری، محمد صادق کبودوند، فعال حقوق بشری، و بسیاری دیگر انجامیده است.

یک حکومت ممکن است دغدغه های مشروع امنیتی داشته باشد و البته باید از خود دفاع کند. اما نباید بر مبنای واژه های گنگ و مبهم و قانون بگیروببند عمل کند که از یک سو به دستگیری فعالان زن که در یک گردهمایی صلح آمیز حقوق برابر را مطرح می کنند می انجامد، و از سوی دیگر به دستگیری میلیشای مسلحی که به نیروهای امنیتی حکومت حمله می کنند.

شفافیت و بیان دقیق سیستم قضائی ایران می تواند به کاهش موارد نقض حقوق بشر کمک کند و حتی باعث شود که ایرانیان و غیرایرانیان بهتر بفهمند که در کشور چه می گذرد.

وحدتی: شما می گویید که دلایل یک دستگیری ممکن است در زمانی که اتفاق می افتد ناروشن باشد و می پذیرید که آگاهی بیشتری به مرور زمان حاصل می شود. به همین ترتیب، شما گزارش هایی درباره مثله جنسی زنان دریافت کرده اید. چه چیزی مانع از توجه شما به این مساله در گزارش ایران شده است؟

دایک: این نکته موجهی است.

در طول چندسال گذشته ما گزارش هایی درباره نقض حقوق بشر اقلیت های قومی ایران منتشر کرده ایم. پس از انتشار گزارش درباره عرب های اهواز، اقلیت های کرد و بلوچ، ما از موارد دیگری که هریک از این اقلیت ها با آن روبرو هستند آگاه شده ایم. ما تلاش می کنیم که این درسها را در اقدامات آینده ، بطور مثال درباره آذربایجانی ها، ترکمن ها و دیگر اقوام که هنوز مسائلشان را در این گزارشها بازتاب نداده ایم، به کارببندیم. مثله جنسی زنان در گزارش مربوط به کردها نیامده زیرا که در زمان تهیه آن گزارش خبرهای رسیده در این زمینه ناکافی بود. البته این وضعیت در طول یک سالی که از انتشار آن گزارش می گذرد تغییر کرده است.

ما باید به گزارش های فزاینده درباره ختنه جنسی زنان توجه کنیم و من مطمئن هستم که چنین خواهیم کرد. من در حال حاضر نمی توانم بگویم که چه زمانی، ولی ما از این فرصت استفاده می کنیم که به این مساله بپردازیم.

وحدتی: از اینکه وقت گذاشتید تشکر می کنم.

*
http://thereport.amnesty.org/en/global-themes/demand-dignity