درباره کمپین یک میلیون امضا

اجازه بدهید روی روی‏کرد زنان نسبت به انتخابات و هم‏چنین روی‏کرد کاندیدا‏ها نسبت به برنامه‏های زنان تکیه کنم. همان‏طور که در مطالبات هم‏گرایی زنان می‏بینیم، هنوز ناباوری‏ عمیقی و حس بی‏اعتمادی شدیدی نسبت به کاندیداهای ریاست جمهوری و عمل‏کردی که خواهند داشت، وجود دارد.

چرا چنین بی‏اعتمادی‏ای را می‏بینید؟

چون از آن‏ها به طور مشخص، کارهایی را که بالاترین مقام اجرایی کشور می‏‏تواند برای زنان انجام دهد نخواسته‏اند، بلکه از آن‏ها پی‏گیری و حمایت از زنان در تغییر مواد تبعیض جنسیتی در قانون اساسی و پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را خواسته‏اند.

به نظر شما، این‏ها تقاضاهای مشخص نیستند؟

این تقاضاها چه ربطی به دستگاه‏های اجرایی دارد؟ ریاست جمهوری چه کاری می‏تواند در این مورد انجام دهد…

زنان هم‏گرایی معتقدند مطالباتی را که اعلام کرده‏اند، رییس جمهور می‏تواند انجام دهد.

به نظر شما، آیا رییس جمهور می‏تواند پی‏گیری کند که مجلس شورای کشور به یک ماده‏ی مشخص یا قانون مشخص رأی بدهد؟ به نظر من…

می‏تواند مطرح کند…

طرح نظر چه فایده‏ای دارد‏…

یعنی لایحه به مجلس ببرد و سعی کند برای آن رأی بگیرد.

کار بهتری که رییس جمهور می‏تواند بکند، این است که مفاد کنوانسیون را در عمل، در دستگاه دولتی که در ایران کوچک هم نیست و دستگاه خیلی پهناور و وسیعی است، با بودجه‏‏ای خیلی فراوان اعمال کند.

دکتر سهیلا وحدتی بنا، پژوهش‏گر و فعال حقوق بشر و حقوق زنان

هرسه کاندیدا قول داده‏اند که این را عملاً انجام می‏دهند و حتی قول داده‏اند که تبعیض جنسیتی را از محیط اداری برطرف می‏کنند. قبل از انتخابات، جز قول گرفتن از نامزدها، چه کار دیگری می‏توان کرد؟

این که تبعیض جنسیتی در محیط اداری برداشته شود، هیچ چیز مشخصی را بیان نمی‏کند. تبعیض در زمینه‏ی اشتغال در دستگاه دولتی را پایان بدهند، گامی خیلی مشخص، عملی، روشن است که می‏توانند روی آن تاکید کنند.

من این را ندیده‏ام. این که وزیر زن خواهند داشت، این وزیر در چه دستگاهی مشغول به کار خواهد بود؟ آیا وزارت امور زنان خواهیم داشت؟ چه کارهای مشخصی را انجام خواهند داد.

فکر می‏کنم، کاندیداهای ما متاسفانه، حتی آن‏قدر به مسایل زنان آگاهی ندارند و مشاور امور زنان فعال ندارند که این مسایل را بتوانند مطرح کنند. یک سری خواسته‏ها را در سطح جامعه می‏گیرند، آن‏ها را بازتاب می‏دهند. آن هم به شکلی خیلی کلی و به صورت وعده و وعید که مسلما نمی‏توان روی آن حساب کرد.

در مجموع، شما به عنوان یک فعال امور زنان، با این جنبش هم‏گرایی احساس یگانگی می‏کنید؟

با روی‏کرد هم‏گرایی احساس یگانگی نمی‏کنم. من جزو هم‏گرایی نیستم، ساکن ایران نیستم. آن‏ها جایگاه خود را دارند. من ناظری هستم که از خارج از کشور، به عنوان کسی که به این مسایل خیلی علاقه دارد، دارم دنبال می‏کنم.

بسیار خوب، سوال را این‏گونه طرح می‏کنم: اگر شما در ایران بودید و جزو هم‏گرایی، قدم بعدی‏تان چه بود؟

اگر به عنوان کسی که تجربه‏ی زندگی در خارج از کشور را دارد و لابی کردن را مثبت می‏داند، در داخل ایران می‏بودم، طبیعتا سعی می‏کردم با ستادهای انتخاباتی کاندیداها لابی کنم و خواسته‏های زنان را مطرح کنم.

خواسته‏های خیلی مشخص، نه حداکثری و اصولاً نه در حیطه‏ی قانون، بلکه در حیطه‏ی اجرایی را که ریاست جمهوری می‏تواند انجام دهد و عملی کند، از آن‏ها می‏خواستم.

با مجموعه‏ی نکات مثبت و منفی‏ای که برشمردید، به عنوان یک شهروند ایرانی در امریکا، در این انتخابات شرکت می‏کنید؟

بله، حتماً سعی می‏کنم که اگر زیاد دشوار نباشد و محل رأی دادن نزدیک به محل زندگی‏ام باشد، حتماً از این حق خودم استفاده کنم.

جالب است، ما با دخترم که در این کشور بزرگ شده است، بحثی داشتیم و او به ما انتقاد می‏کرد که چرا از این حق شهروندی‏مان استفاده نمی‏کنیم. نگاه کسی که در کشوری دمکراتیک بزرگ شده است، با نگاه ما کمی ‏تفاوت دارد. ما سعی می‏کنیم دمکراتیک‏تر برخورد کنیم و حتماً رأی بدهیم.

 

منبع:

http://zamaaneh.com/analysis/2009/05/post_993.html