زن «سالم» و زن «خراب»

‏”ديدم شوهرم خودش را مي‌زند و‎ ‎با مردان ديگر‎ ‎درگوشي صحبت مي‌كند. خدا! مثل مرغ سركنده بودم. شوهرم ‏مي‌گفت بچه ات را‎ ‎كشته اند.‏‎ ‎فكر كردم زهرا را كتك زده‌اند.‏‎ ‎گفتند بايد برويد دادگاه.‏‎ ‎نمي‎ ‎فهميدم ماجرا چيست،‎ ‎شوهرم رفت پزشكي قانوني و به من تلفن‎ ‎كرد،‎ ‎گفت:الحمدالله بچه ات سالم است معني اين جمله را نمي دانستم. بعد‎ ‎فهميدم كه منظورش باكره بودن اوست.‏‎ *”‎

این سخن‌های مادر زهرا بنی‌یعقوب است، پزشکی که در بازداشتگاه ستاد امربه معروف و نهی از منکر در ‏مهرماه سال جاری درشهر همدان به قتل رسید. ‏

پدر که می‌گوید “احمدالله بچه‌ات سالم است” از دختری صحبت می‌کند که کشته شده است. حیرت من در هنگام ‏خواندن این گزارش قابل وصف نیست. اما بعد این نکته به ذهنم رسید که شیوه مرگ زهرا و شکنجه‌های احتمالی ‏پیش از مرگ و اینکه آیا پیش از مرگ مورد تجاوز قرار گرفته یا نه، بسیار اهمیت دارد. ولی چرا باید «سالم» ‏خوانده شود! آیا اگر مورد تجاوز قرار گرفته بود، دیگر «سالم» نبود؟

برای روشن شدن جریان، بهتر است ببینیم اگر زهرا باکره نبود، چگونه توصیف می‌شد. آیا مثلا گفته می‌شد که ‏‏«قربانی تجاوز» بوده است؟

لازم نیست راه دور برویم. نگاهی به پرونده‌ی صغرا بیاندازیم، دختری که متهم است در سن ۱۳ سالگی بطور ‏تصادفی باعث مرگ پسربچه‌ی ۸ ساله‌ای به نام امیر شده است و حالا در زندان است و قرار است که اعدام ‏شود**. صغری به عنوان خدمتکار در خانه این پسربچه کار می‌کرده است. ‏

‏”اطلاعات محرمانه پرونده نشان مي دهد اين دختر بعد از‎ ‎اينكه به عنوان خدمتكار استخدام شده، مورد تجاوز پدر ‏امير قرار مي گرفته‎ ‎است. هر چند اين مرد از صغرا خواسته بود قتل را به گردن بگيرد و قول داده‎ ‎بود كه ‏رضايت دهد، اما در نهايت تقاضاي ‏اعدام صغرا را كرد. در همين زمان‎ ‎بود كه صغرا سكوت را شكست و ‏گفت: از وقتي وارد خانه اين مرد شدم مورد‎ ‎تجاوز او قرار مي گرفتم و مجبور به سكوت بودم. روز حادثه وقتي ‏او دوباره به‎ ‎سراغم آمد تا به من تجاوز كند، پسرش امير هم سر رسيد و او براي دور كردن‎ ‎امير، پسرك را به ‏طرف ديوار هل داد. در اين هنگام سر امير به ديوار بر خورد‎ ‎كرد و به زمين افتاد. اين مرد به من گفت بايد امير ‏را به داخل چاه بيندازی. او دلش نمي آمد كه خودش پسرش را به چاه بيندازد. من هم مجبور شدم اين كار‏‎ ‎را بكنم.”‏

‏”ادعاي صغرا مبني بر تجاوز به ‏‎]‎او‎[‎‏ از سوي پزشكي قانوني مورد تاييد قرار گرفت و‎ ‎اعلام شد به قدري اين ‏تجاوز وحشيانه بوده كه تعداد دفعات آن را نمي توان‎ ‎تشخيص داد. به رغم اينكه بازپرس تلويحا گفته كه پدر امير ‏عامل اين تجاوز‎ ‎بوده است، اما ادعاي صغرا از سوي دادگاه مورد تاييد قرار نگرفت و او را به‏‎ ‎اتهام قتل عمد به ‏قصاص و رابطه نامشروع به ۱۰۰ ضربه شلاق محكوم كردند.‏‎ ‎اما پدر امير از اتهام تجاوز تبرئه شد. استدلال ‏قاضي صادر كننده ‏‎]‎رای‎[‎‏ اين بود‎ ‎كه چون آثار تجاوز در بدن صغرا ديده شده پس مي توان اطمينان داشت كه او‎ ‎رابطه داشته است، اما نمي توان اطمينان داشت كه كار پدر امير بوده است.”**‏

پس می‌بینیم که صغرا در اینجا «قربانی تجاوز» خوانده نمی‌شود! با اینکه آثار تجاوز در بدن او مشاهده شده است. ‏برای دختری که ۱۳ سال سن داشته و مورد تجاوز قرار می‌گرفته است، «جرم» تعریف می‌شود: «رابطه ‏نامشروع» و به خاطر این جرم به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم می‌شود.‏

صغرا «سالم» نبوده و همه ما، حتی اگر به روی خودمان نیاوریم،‌ می‌دانیم که او در نظر دادگاه «خراب» ‏تشخیص داده شده و به همین دلیل محکوم به ۱۰۰ ضربه شلاق شده است. احتمالا فردی در بازداشتگاه ستاد امر ‏به معروف و نهی از منکر همدان هم با آگاهی به اینکه زهرا در کنار مردی در خیابان راه می‌رفته، تصور کرده‌ ‏که زهرا «سالم» نیست،‌ و در نتیجه بلایی به سر زهرا آمد که به قیمت جان او تمام شد. ‏

تمام تعریف شخصیت و هویت یک زن، چه دارای درجه‌ی دکترای پزشکی باشد و چه بیسواد و خدمتکار خانگی، ‏چه زنده باشد و چه مرده، در آلت تناسلی او خلاصه می‌شود. و بر اساس پرده بکارت تشخیص داده می‌شود که او ‏‏«سالم» است،‌ یا نیست، و اگر سالم نیست،‌ حتما «خراب» است. حتی اگر دختربچه‌ی ۱۳ ساله‌ای باشد که قربانی ‏تجاوز واقع شده است.‏

و به دلیل همین «خراب» بودن است که ادعای صغرا درباره اینکه پدر کودک بطور سهوی باعث مرگ فرزندش ‏شده پذیرفته نمی‌شود، بلکه به مرگ محکوم می‌گردد. طبیعی است که یک زن «خراب» می‌تواند قاتل هم باشد! ‏
از یک زن خراب همه چیز برمی‌آید!!‏

ماجرای زهرا این بود که به قتل رسیده، اما «سالم» است. ‏
ماجرای صغرا این است که «خراب» ‌است و قرار است که به قتل برسد. ‏
و ماجرای ما سکوت است در قبال فرهنگی که به معنی واقعی کلمه «زن ستیز» است، و ارزش و اعتبار و ‏سلامت زن را با وضعیت آلت جنسی او تعریف می‌کند. گذشته‌ای که در آن زن تنها در تماس جنسی با مرد ‏عملکرد اجتماعی می‌یافت، چقدر از ما دور است؟ ما حرکت به جلو را چگونه تعریف می‌کنیم؟ مدرنیته و ‏دمکراسی از کدام پس‌کوچه عبور می‌کند که به این فرهنگ زن ستیز کاری ندارد؟ فرهنگی که هنوز در آن، زن ‏بر دو نوع است:‌ «سالم» و «خراب».‏

‏*کانون زنان ایرانی، «شكايت هاي پدر زهرا بي جواب مانده است»‏
http://www.irwomen.net/spip.php?article4847‎

‏**مظنونان
http://www.maznoonan.com