درباره مفهوم فمینیسم اسلامی

برگردان سهیلا وحدتی

مارگت بدران


پروفسور مارگات بدران (Margot Badran) یک تاریخدان و پژوهشگر در مرکز تفاهم مسلمان-مسیحی در دانشگاه جورج‌تاون در امریکا بوده و هم اکنون در انستیتوی مطالعه تفکرات اسلامی در دانشگاه نورت‌وسترن (Northwestern) تدریس می‌کند. بدران در رشته عربی و مطالعات اسلامی در دانشگاه الازهر تحصیل کرده است. ایشان همچنین دارای مدرک کارشناسی‌ارشد در رشته مطالعات خاورمیانه از دانشگاه هاروارد، و دکترا در رشته تاریخ خاورمیانه از دانشگاه اکسفورد است.
بدران در رشته “فمینیسم اسلامی” تخصص دارد و مقالات و کتابهای زیادی درباره تعبیر اسلام از دیدگاه فمینیستی نوشته است. “فمینیسم، اسلام و ملت: جنیست و ساختار مدرن در مصر” و “گشودن دروازه‌ها: یک سده نگارش فمینیستی عربی” از جمله کتاب‌های مهم وی است. وی همچنین در هفته‌نامه الاهرام درباره مسائل زنان می‌نویسد.
هنگامی که وی درهندوستان یک رشته سخنرانی درباره «فمینیسم اسلامی» در شهرهای گوناگون داشته است، گفتگوی زیر توسط محمد نوشاد با وی صورت گرفته و در نیمه دوم ژانویه 2004 در نشریه ملی گازت (The Milli Gazette) که از نشریات مسلمانان هندوستان است، به چاپ رسیده است.

شما چگونه به «فمینیسم اسلامی» علاقمند شدید؟

من یک تاریخدان هستم. تز دکترای من درباره رشد گرایش فمینیستی در اواخر سده نوزدهم در مصر بود. من در اوایل دهه 1960 به مصر آمدم و در سال 1969 با یک مسلمان مصری ازدواج کردم. من عربی را فرا گرفته‌ام و پس از ازدواج ما به عنوان بخشی از جامعه علمی بین‌المللی به کشورهای مختلف سفر کردیم. من در اواخر دهه 1980 دریافتم که زنان و مردان خاورمیانه درباره برابری زن و مرد بیشتر با تکیه بر نوشته‌های مذهبی گفتگو می‌کنند. این یک گفتمان جدیدی بود که داشت شکل می‌گرفت. من در مصر بودم و تصمیم گرفتم که فمینیسم مصری را مطالعه کنم. مصر در اواخر سده 19 روند مدرن شدن را داشت طی می‌کرد و پرسشی که مسلمانان با آن مواجه بودند این بود که چگونه می‌توان همزمان مسلمان و مدرن بود. این پرسش توسط محمد عبدو به شیوه متوازنی پاسخ داده شد. او درباره روح اسلام، و اینکه چگونه اسلام طلب دانش و کنجکاوی و تحقیق را برای پیروان همه ادیان تشویق می‌کند، سخن گفت. اسلام آموزش را برای پیروان همه ادیان تشویق می‌کند. اما در برخی از جوامع، مردان مسلمان در ضمن انجام این کار، زنان را در خانه نگه داشتند. در مصر، تحت شرایط گوناگون، این ایده چنین بود که استعمارگران انگلیس را بیرون ریخته و زنان را توانمند سازند. من هم به عنوان یک زن، و هم به عنوان یک تاریخدان، به این گفتمان علاقمند شدم.

در گفتمان پسااستعماری، می‌توان چنین استدلال کرد که گفتمان «فمینیسم اسلامی» نتیجه برخورد اورینتالیستی به مساله باصطلاح زنان در جوامع مسلمان است که در مقابل نهضت زنان غربی است در حالیکه این دو مجموعه‌ی شرایط با همدیگر کاملا متفاوت هستند.

این یک مشاهده خیلی هوشمندانه است. ولی بین فمینیسم اسلامی و برخورد اورینتالیستی تفاوت وجود دارد. فمینیسم اسلامی به نوشته‌های مذهبی برمی‌گردد. این گفتمان مسلمانان با مسلمانان است. اورینتالیست‌ها مردمی هستند که از غرب می‌آیند و برمی‌گردند و با غرب گفتگو می‌کنند. فمینیست‌های اسلامی از دسته‌بندی‌های اسلامی مانند مفهوم اجتهاد استفاده می‌کنند. ابزارها می‌تواند متفاوت باشد مانند شیوه زبان‌شناسی (linguistic) یا تاریخی‌سازی (historicizing). اما چارچوب‌ باید در حوزه اسلام باشد، و نه در خارج. این واژه‌ها نباید شما را گیج کند. پروژه خارجی نیست، اسلامی است. شما باید در حوزه اسلام کار کنید، فقط واژه توصیفی غریب به نظر می‌رسد.

آیا تئوری و عمل «فمینیسم اسلامی»، به عنوان یک ایدئولوژی، به اسلام نزدیکتر است یا به فمینیسم؟

نه، شما نمی‌توانید این را بدینگونه وانمود کنید. فمینیسم اسلامی درباره عدالت برای زنان به عنوان موضع اسلام صحبت می‌کند. این یک ابزاری است برای اینکه به مردم یادآوری کند که اسلام برای زنان چه هست. فمینیسم اسلامی بیشتر فمینیسم یا بیشتر اسلام نیست. عبارت فمینیسم اسلامی یک ایده آگاه‌سازی است که بر اساس بازخوانی قرآن و بازآزمایی نوشته‌های مذهبی، می‌گوید مردان و زنان حقوق برابر دارند و از مردم می‌خواهد که بدان عمل کنند. برخی مردم، کسانی که این کار را بخاطر زنان انجام می‌دهند، خود را فمینیست اسلامی نمی‌خوانند. آنها نمی‌گویند که این فمینیسم اسلامی است. برخی دریافت‌های کلیشه‌ای درباره فمینیسم دارند، و نمی‌خواهند از این واژه استفاده کنند. این بهرصورت یک روند بازنگری است. من تایید می‌کنم که در این عبارت مشکل وجود دارد. زمانی تصمیم گرفتم که دیگر از این عبارت استفاده نکنم و عبارت “مبارزه جنسیتی” (gender activism)را بکار گرفتم. شما مجبور نیستید همیشه این را فمینیسم اسلامی بنامید. آنجه مهم است این گفتمان است، نه این عبارت. ما باید به آنها بگوییم که مذهب مشکل ما نیست، بلکه راه حل ماست. مشکل این است که مذهب سوء تعبیر می‌گردد.

تعبیرهای «فمینیسم اسلامی» به چه شیوه‌ای است؟

تکنیک‌های متفاوتی مورد استفاده قرار می‌گیرند. توحید اصل مرکزی اسلام است؛ توحید می‌گوید که هیچکس نباید همردیف خدا قرار بگیرد. ولی برخی مردها می‌گویند که تو باید از من اطاعت کنی و نباید از این و آن اطاعت کنی. این برخلاف توحید است. فمینیسم اسلامی می‌خواهد که به قرآن بازگردد، نه به قوانینی که توسط مردم مختلف بنیان گذاشته شده. دراسلام تنها قرآن الهی است، شرع الهی نیست. حالا شما به تاریخ برگردید، آن را درک کنید و به زمان حال بازگردید. تحلیل‌های زبان‌شناسی و بررسی‌های زمینه‌شناسی وجود دارد. برای اجتهاد، باید شما قرآن را به عربی، عربی مدرن و زمینه نزول را بفهمید.

جایگاه سنت یا شیوه پیغمبر با این شیوه در کجا قرار می‌گیرد؟

فمینیسم اسلامی درمی‌یابد که بسیاری از حدیث ها خارج از زمینه اصلی آنها بازگویی شده است؛ برخی حدیث‌ها ضعیف بوده و چندان قابل قبول نیستند. به همین دلیل مردم و پژوهشگران اینها را بازخوانی کرده و مورد بررسی مجدد قرار می‌دهند. فمینیست‌های اسلامی این حدیث ‌ها را حدیث‌های زن‌ستیز می‌خوانند.

در قرآن آیه‌های زیادی هست که مردان را مورد خطاب قرار می‌دهد یا مردان را بر زنان برتر می‌داند. شما این را چگونه می‌بینید؟

اسلام در یک جامعه پدرسالار ظهور یافت. به زنان حقوق روشن و صریح داد؛ قرآن بویژه مردان را مورد خطاب قرار داد زیرا مردان رهبران جامعه بودند. آنها دریک شرایط قبیله ‌مانند بسیار قدرتمند بودند. مردان بی‌عدالتی‌های زیادی در مورد زنان بکار می‌بردند از جمله صدها زن داشتند و نوزادان دختر را می‌کشتند.

آیا مردان مسلمان پژوهشگری وجود دارند که با صراحت از مفاهیم فمینیسم اسلامی حمایت کنند؟

چند پژوهشگر هستند که در تعبیرهای خود خیلی دوستانه به زنان برخورد می‌کنند. یوسف قرداوی و مرحوم محمد غزالی از این دست هستند. آنها پژوهشگران لیبرال هستند. اما درباره آزادی زنان، آنها یک برخورد همه‌جانبه مثل فمینیست‌های اسلامی ندارند. آنها ممکن است که به یک نهضت اسلامی مشخص کمک کنند. اما فمینیست‌های اسلامی می‌خواهند که این مفاهیم را در زندگی روزمره بکار گیرند. در این راستا این پژوهشگران کمکی نکرده‌اند. فمینیست‌های اسلامی تئوری و عمل را به هم پیوند می‌زنند اما این پژوهشگران فقط تئوریزه می‌کنند.

آیا هیچ برخوردی بین فمینیست‌های اسلامی و فمینیست‌های سوسیالیست یا رادیکال وجود دارد؟

نه. فمینیسم یک ایده است که زنان با وجود تفاوتهای قومی یا ملی یا دیگر تفاوت‌ها به خاطر کرامت، احترام، و برابری زنان موضع می‌گیرند. فمینیست‌های مذهب‌های دیگر و غیرمذهبی‌ها شروع کرده‌اند فمینیسم اسلامی و حتی خود اسلام را درک کردن. این روزها در امریکا، بسیاری زنان به اسلام می‌گروند. من درباره تئوری‌پردازانی که شغل‌شان تئوریزه کردن تفکر فمینیست سوسیالیست یا رادیکال است صحبت نمی‌کنم. ولی آنهایی که برای زنان مبارزه می‌کننند به فمینیسم اسلامی روی می‌آورند.

درباره بی‌عدالتی‌هایی که بر زنان مسیحی یا یهودی رفته چه نظری دارید؟

بله، آنها رنج بسیار می‌برند. به همین دلیل است که ما نهضت‌های فمینیستی بسیار چشمگیری داریم. به همین دلیل است که ما مذهب‌شناسی رهایی‌بخش (liberation theology) را داریم.

آیا به نظر شما راه‌حل‌های «فمینیسم اسلامی» را در جوامع غیراسلامی، مثل اروپا یا هند، می‌توان بکارگرفت؟ در هند ما مشکلاتی مثل خودسوزی زن پس از مرگ شوهر را داریم.

نه، زیرا اسلام خیلی پیچیده است. ولی در یک مقطع خاصی، مفاهیمی که فمینیست‌های اسلامی ارائه می‌کنند، می‌تواند در جوامع دیگر نیز بکار گرفته شود. فمینیسم اسلامی مثل مذهب‌شناسی فمینیستی مسیحی است. این نیز ابتدا باید به نقد جامعه بپردازد. فمینیسم اسلامی، مثل فمینیسم درزمینه‌های دیگر، برای تحقق عدالت مبارزه می‌کند و درنتیجه بدنبال بهروزی برای همگان است. در مرحله اول، این یک انتقاد درونی است و پیشرفت درونی صورت می گیرد و سپس تاثیر بیرونی و پدیده سرایت را خواهید دید.

یکی از انتقادهای اصلی به زندگی زنان مسلمان مربوط به حجاب آنان است. نظر شما دراینباره چیست؟

نظرات مختلفی درباره پوشاندن سر در میان پژوهشگران مسلمان وجود دارد. فمینیست‌های اسلامی نیز نظرگاه‌های مختلفی در این زمینه دارند. اکثر علما می‌گویند که حجاب واجب است. من شخصا می‌گویم که هرچه مسلمانان دیگر بگویند. بهرصورت، حجاب نباید اجباری باشد. بنظر من باید اولویت موضوع‌های مورد بحث را درنظر بگیریم چرا که مساله نفقه را داریم، مساله همسرآزاری، و مساله‌های دیگر که مهم‌تر هستند.