کشف حقیقت و آشتی ملی از کجا شروع شد؟
برگردان: سهیلا وحدتی
توضیح: «کمیسیون حقیقت و آشتی ملی» آفریقای جنوبی اولین جلسه دادرسی خود را در ١٥ آوریل ١٩٩٦ تشکیل داد. این سند خلاصهای از تاریخچه و مسائل کلیدی پیش روی کمیسیون حقیقتیاب است که پیش از آغاز به کار این کمیسیون تهیه شده است. این متن اظهارات توسط خانم برانون منبی (Bronwen Manby) ، پژوهشگر دیدهبان حقوق بشر از دفتر افریقا در لندن است که در اطلاع رسانی شفاهی دیدهبان حقوق بشر در روز ١٢ مارس ١٩٩٦ در واشنگتن ارائه شده و پس از ویرایش در اینجا ارائه می شود.*
تاریخچه مسائل مربوط به مسئولیت پاسخگویی در افریقای جنوبی
آزادی زندانیان سیاسی
بلافاصله پس از آزادی نلسون مندلا و دیگر رهبران سیاسی رده بالا در فوریه ١٩٩٠، مذاکرات برای آزادی صدها زندانی سیاسی ردههای پایینتر که در زندانهای افریقای جنوبی بسر میبردند و مصونیت از پیگرد برای تبعیدیهای سیاسی که به افریقای جنوبی برمیگشتند، آغاز شد. نتیجه این گفتگوها دو متن مذاکرات بین «کنگره ملی افریقا» (African National Congress) و دولت «حزب ملی» (National Party) بود که در ٤ مه ١٩٩٠ در گروتهشور (Groote Schuur) در کیپتاون، و در ٦ اوت ١٩٩٠ در پرتوریا، به امضا رسید، و همچنین به تصویب لایحه «مصونیت از پیگرد ١٩٩٠» انجامید که اختیار اعطای مصونیت از پیگرد را “یا بدون قید و شرط و یا با شرایطی که ایشان مناسب بداند” به رئیس جمهور داد.
هدف بیان شده در متن مذاکرات پرتوریا این بود که همه زندانیان سیاسی تا پایان ماه آوریل ١٩٩١ آزاد گردند، اما روند دشوار ارائه درخواست و بررسی بیشتر از آنچه که انتظار میرفت طول کشید و اختلاف نظر بین «کنگره ملی افریقا» و دولت بر سر معنی “جرم سیاسی” ادامه یافت. بویژه، دولت حاضر نشد جرمی را که در آن خشونت بر علیه فرد صورت گرفته به عنوان جرم سیاسی تعریف کند.
در ژوئن ١٩٩٢، هنگامی که گفتگوهای چندجانبه تحت عنوان «گردهمایی برای یک افریقای جنوبی دمکراتیک» تنها پس از شش هفته متوقف شد، «کنگره ملی افریقا» ادعا کرد که هنوز ٤٠٠ زندانی سیاسی در بازداشت بسر میبرند. دولت، از سوی دیگر، اعلام کرد که همه زندانیان سیاسی واقعی تاکنون آزاد شدهاند. گفتگوهای دوجانبه میان دولت و «کنگره ملی افریقا» ادامه یافت اما در اوت ١٩٩٢ بر سر (از جمله) پیشنهاد دولت برای اعطای بخشودگی عمومی به اعضای نیروهای امنیتی و نیروهای آزادیبخش به بنبست رسید. مذاکرات دوجانبه پس از قتل عام ٢٨ هوادار «کنگره ملی افریقا» که توسط نیروهای انتظامی سیسکای (Ciskei) طی تظاهراتی برعلیه سیاستهای سرکوبگر کشورشان رخ داد، در ٧ سپتامبر دوباره آغاز شد. در ٢٦ سپتامبر ١٩٩٢، نلسون مندلا رئیس «کنگره ملی افریقا» و فردریک دی کلرک رئیس جمهور افریقای جنوبی اعلان کردند که به توافق جدیدی شامل آزادی بی قید و شرط بیش از ٥٠٠ زندانی «کنگره ملی افریقا»، بدون تدارک عفو برای نیروهای دولتی دست یافتهاند. در عین حال، دولت تحت فشار فزاینده از سوی جناح راست سفیدپوست و اعضای نیروهای امنیتی در رابطه با اعطای بخشودگی بود. در اکتبر ١٩٩٢، اندکی پس از دستیابی به توافق برای آزادی زندانیان سیاسی، دولت «حزب ملی» بطور یکجانبه لایحه جدیدی را ارائه داد که بر مبنای آن به رئیس جمهور اختیار بخشودگی هر جنایتی با انگیزه سیاسی داده شد. بر خلاف لوایح مورد توافق بر مبنای مذاکرات پرتوریا و گروتهشور، هدف این لایحه سادهتر کردن شرایط اعطای مصونیت از پیگرد به نیروهای امنیتی بود و روند مربوط به اعطای مصونیت از پیگرد کاملا پنهان نگاه داشته شد. لایحه «مصونیت بیشتر» توسط «کنگره ملی افریقا» و بسیاری از ناظران بینالمللی محکوم شد، اما با وجود این به مرحله اجرا در آمد.
بدرفتاریهای «کنگره ملی افریقا»
درحالیکه بحث بر روی زندانیان سیاسی و بخشودگی ادامه داشت، «کنگره ملی افریقا» در مورد کارنامه حقوق بشر خویش در خارج از افریقای جنوبی در کمپهایی که در آنگولا، زامبیا و تانزانیا داشت، با انتقاد روبرو شد. در پاسخ به این اتهامات که سازمان افراد مظنون به جاسوسی برای دولت را شکنجه داده است، «کنگره ملی افریقا» یک بازرسی ویژه از شیوه رفتار خویش را بنیان نهاد. یک کمیسیون سهنفره تحقیق، به ریاست وکیل لوئیس اسکوییا (Louis Skweyiya) در مارس ١٩٩٣ انتخاب شد که درباره اظهارات زندانیان سابق این کمپها تحقیق کند. گزارش آنان نشان داد که موارد جدی نقض حقوق بشر تا حد “بیرحمیهای تکاندهنده” وجود داشته است. این کمیسیون پیشنهاد کرد که “توجه فوری و ضروری جهت شناسایی و برخورد با افرادی که مسئول بدرفتاری با زندانیان هستند انجام گیرد”، و گونهای غرامت به کسانی که مورد بدرفتاری قرار گرفتهاند پرداخت شود و «کنگره ملی افریقا» باید یک “ساختار مستقل و بیطرف” برای مستند ساختن موارد بدرفتاری و ادعاهای مربوط به ناپدیدشدن و قتل تشکیل دهد. نلسون ماندلا یک بیانیه عمومی صادر کرد که در آن مسئولیت جمعی رهبران «کنگره ملی افریقا» را برای “بیمقرراتی ها و بدرفتاریهای جدی” که صورت گرفته پذیرفت، اما همچنان اصرار بر این داشت که افراد نباید نام برده شوند و یا بطور فردی مسئول پاسخگویی شمرده شوند.
اما انتقادات عمومی از این روند ماندلا را بر آن داشت که انتخاب دومین کمیسیون تحقیق را، که ریاست آن را س. م. موتسوئنیانه (S.M. Motsuenyane) بر عهده داشت و مرکب از افراد مستقل از «کنگره ملی افریقا» بودند، اعلام کند. گزارش کمیسیون موتسوئنیانه، که در اوت ١٩٩٣ انتشار یافت، نتایجی مشابه کمیسیون اسکوییا داشت. با داشتن اختیارات محدود، کمیسیون موتسوئنیانه همچنین نام چند تن از افرادی را که مسئول بدرفتاریها میدانست ذکر کرد. «کنگره ملی افریقا» این نتایج را پذیرفت ( درحالیکه وجود “هرگونه سیاست سیستماتیک بدرفتاری” را انکار میکرد) ولی دستور تشکیل یک کمیسیون حقیقتیاب را برای “تحقیق درباره همه موارد نقض حقوق بشر … در همه پایگاهها” اعلام کرد. در همین حال، رهبران «کنگره ملی افریقا» بیان داشتند که آنها احساس میکنند که اینکار نادرست است که آنها بر علیه اعضای خود اقدام کنند در حالیکه «حزب ملی» و نیروهای امنیتی اقدام مشابهی به عمل نمیآورند.
قانون اساسی موقت و قانون کمیسیون حقیقتیاب
امر مسئولیت پاسخگویی بخاطر بدرفتاریهای گذشته یکی از پرتنشترین بحثهایی بود که مذاکرات چندحزبی درباره قانون اساسی در مه ١٩٩٣ از سر گرفت. «حزب ملی» بطور جدی خواهان جای دادن یک ماده برای اعطای بخشودگی به نیروهای امنیتی بود، در حالیکه «کنگره ملی افریقا» اصرار داشت که مساله مربوط به مصونیت از پیگرد باید به دولت جدید واگذار گردد. درنهایت، قانون اساسی در آخرین ماده خود یک “پسا ماده” قرار داد که بیان میدارد که نیاز برای آشتی ملی وجود دارد و قید میکند:
”به منظور پیشبرد چنین آشتی و بازسازی، بخشودگی باید در مورد اعمال، سهلانگاریها، و جرایمی که در رابطه با اهداف سیاسی بوده و در طی ستیزههای گذشته انجام شده اعطا شود. بدین منظور، پارلمان تحت این قانون اساسی باید قانونی را برای تصمیم گیری درباره یک تاریخ نهایی قطعی، که باید پس از ٨ اکتبر ١٩٩٠ و پیش از ٦ دسامبر ١٩٩٣ باشد، تصویب نموده و طرزکار، معیارها و روندها را مشخص سازد، از جمله روند کار دادگاهها را، اگر دادگاهی تشکیل شود، که از طریق آن بخشودگی در هر زمان پس از تصویب قانون مورد بررسی قرار گیرد.”
در آوریل ١٩٩٤، انتخابات برگزار شد، و یک دولت وحدت ملی به رهبری «کنگره ملی افریقا» به قدرت رسید. یکی از اولین اقدامات دولت جدید اعلام تعهد به ارائه لایحه مربوط به تاسیس کمیسیون حقیقتیاب بود، با این هدف که کمیسیون حقیقتیاب تا پایان سال تشکیل شده و کار خود را شروع نماید. مذاکرات بر سر پیش نویس لایحه اما همانند مذاکرات بر سر پیشنویس قانون اساسی موقت پرتنش بود، و «قانون پیشبرد آشتی و وحدت ملی» نهایتا در ماه مه ١٩٩٥ به تصویب رسید. دشوارترین نکات مورد بحث، همچون گذشته، درباره شیوه برخورد کمیسیون حقیقتیاب به مساله اعطای بخشودگی بود. گرچه «حزب ملی» مجبور شده بود که موضع «کنگره ملی افریقا» را مبنی براینکه بخشودگی عمومی نمیتواند اعطا شود بپذیرد، سرسختانه بر روی جزئیات روند اعطای بخشودگی به افراد مبارزه میکرد. از جمله مسائل مورد بحث جدی میتوان چنین برشمرد: علنی بودن روند رسیدگی به درخواستهای بخشودگی؛ تاریخ نهایی که پس از آن هیچ عملی مورد بخشودگی قرار نمیگیرد؛ میزان لازم برای فاشسازی پیش از آنکه بخشودگی اعطا شود، و شرایط مربوط به تصمیم گیری درباره اینکه بخشودگی در یک مورد خاص اعطا شود.
رئیس جمهور ماندلا یک گروه از نمایندگان را برای گزینش اعضای کمیسیون حقیقتیاب انتخاب کرد، که پیشنهادات آنان بدون تغییری پذیرفته شد. اسامی اعضای کمیسیون رسما در روزنامه دولتی گازت (Gazzette) در ١٥ دسامبر ١٩٩٥ منتشر شد.
کمیسیون حقیقتیاب
«قانون پیشبرد آشتی و وحدت ملی» در مقایسه با فرمانهای یک صفحهای که نهادهای مشابه در امریکای لاتین را تشکیل داده، دارای متنی طولانی و پیچیده است. این قانون دارای یک چارچوب بیهمتا در راستای تلاش افریقای جنوبی برای پرداختن به پرسشهایی در زمینه کشف حقیقت و مسئولیت درقبال موارد نقض حقوق بشر در گذشته است.
کمیسیون ١٧ نفرهی حقیقتیاب و آشتی دارای سه عملکرد اساسی است: تهیه پرونده بدرفتاریهای گذشته، ارائه پیشنهاد برای پرداخت غرامت به قربانیان بدرفتاری، و اعطای مصونیت از پیگرد در مورد “اعمالی که در رابطه با انگیزه سیاسی انجام شده” به افرادی که همه اعمال خود را بطور کامل برای کمیسیون آشکار میسازند. ساختار سهگانه کمیسیون بازتاب این مسئولیتهاست.
١. «کمیته موارد نقض حقوق بشر»: کمیته موارد نقض حقوق بشر آن بخش از مصوبه افریقای جنوبی است که بیشترین شباهت را با همتاهای پیشین خود در امریکای لاتین دارد. وظیفه آن تحقیق درباره بدرفتاریها در گذشته و تهیه یک گزارش کامل درباره “موارد نقض آشکار حقوق بشر” در طی سی سال پیش از گذار به دولت دمکراتیک در افریقای جنوبی است.
نقض آشکار حقوق بشر بدین ترتیب تعریف شده است: “نقض حقوق بشر به شیوه
(آ) کشتن، دزدیدن، شکنجه، یا آزار جدی هر کسی؛
(ب) هر گونه تلاش، توطئه، برانگیختن، تحریک، دستور یا تسهیل کردن انجام هر عملی که در بند (آ) بدان اشاره شده است؛
که از ستیزههای گذشته سرچشمه گرفته و در طول زمان پس از ١ مارس ١٩٦٠ و پیش از تاریخ نهایی مقرر شده ]که مقرر شد روز ٥ دسامبر ١٩٩٣ باشد، روز پیش از تصویب قانون اساسی موقت[، درون یا بیرون از کشور، و انجام آن توسط هر فردی که انگیزه سیاسی داشته پیشنهاد، طراحی، مدیریت، فرماندهی یا دستور داده شده است. (“انگیزه سیاسی” در متن مربوط به «کمیته بخشودگی» تعریف شده است.)
٢. «کمیته پرداخت غرامت و توانبخشی»: افرادی که قربانی نقض آشکار حقوق بشر شدهاند میتوانند به این کمیته برای دریافت غرامت مراجعه کنند. اگر کمیته تشخیص دهد که فرد یک قربانی است، توصیههای آن در جهت “تلاش برای بازسازی کرامت انسانی و مدنی این قربانی” خواهد بود. تهیهکنندگان پیش نویس قانون مواظب بودند که تضمین پرداخت غرامت بصورت تعهدی بیپایان نباشد، و نگارش واژههای مصوبه در این زمینه چنان است که به رئیس جمهور و پارلمان اجازه میدهد که ابتدا تعداد درخواستکنندگان را در نظر گرفته و سپس وجوه قابل پرداخت به آنان را مقرر نمایند.
٣. «کمیته بخشودگی»: این کمیته درخواستهای بخشودگی را بررسی کرده و “در مورد هر عمل، سهلانگاری، یا جرم بر این مبنا که عملی دررابطه با انگیزه سیاسی” است که در زمانی بین مارس ١٩٦٠ تا دسامبر ١٩٩٣ انجام گرفته، بخشودگی اعطا میکند. کمیته دارای پنج عضو است که سه تن از آنان، از جمله رئیس کمیته، قاضیهایی هستند که خود عضو کمیسیون حقیقتیاب نیستند و در روند جداگانهای انتخاب شدهاند. دو عضو دیگر کمیته اعضای کمیسیون هستند، که یک نفر از آنان فردی است که بیشترین همدردی را با نیروهای امنیتی دارد. همه درخواست ها برای بخشودگی باید پیش از ١٥ دسامبر ١٩٩٦ ارائه شود.
تشخیص اینکه آیا عملی با هدف سیاسی انجام گرفته با توجه به موقعیتی که فرد داشته، و یک سری معیارها معروف به “اصول نورگارد” (Norgaard Principles) (که در اصل برای استفاده در مذاکرات مربوط به آزادی زندانیان سیاسی در نامیبیا تهیه شده بود) انجام میگیرد. عملی سیاسی است که توسط یک عضو یا هوادار یک “نهضت آزادیبخش یا سازمان سیاسی شناخته شده توسط عموم” یا توسط یک کارمند دولت، یا در اقدام “برای پیشبرد یک مبارزه سیاسی” (از جمله هم اقدامات توسط یا علیه حکومت و هم اقدامات توسط یک سازمان سیاسی یا نهضت آزادیبخش بر علیه دیگری) یا “با هدف مقابله یا مقاومت در مقابل مبارزه ذکر شده”، و این عمل باید “در طول زمان و در حوزه انجام وظایف فرد و در حوزه اختیارات صریح یا تلویحی فرد” انجام شده باشد. معیار نورگارد شامل انگیزه فردی که مرتکب عمل میگردد؛ موقعیت مشخصی که عمل در زمینه آن انجام میگیرد؛ نفس حقوقی و واقعیت عمل، از جمله وزن آن؛ موضوع عمل (بویژه اینکه آیا عمل بر علیه مخالف سیاسی، کارمندان یا مایملک دولت، یا افراد و مایملک فردی بوده است)؛ اینکه آیا عمل بر طبق دستور نهادی بوده که فردی که مرتکب عمل شده عضوی از آن بوده؛ و نزدیکی رابطه بین عمل و هدف دنبال شده. عملی که با هدف سیاسی انجام گرفته شامل هیچگونه اقدامی به خاطر منافع شخصی یا شقاوت، بدخواهی، یا کینه و غرض شخصی نیست.
اگر کمیته قانع شود که درخواست بخشودگی با معیارهای مربوط به عمل برابری داشته و، مهمتر اینکه، درخواست کننده همه حقایق مربوطه را آشکار ساخته است، بخشودگی اعطا میکند. این به مسئولیت حقوقی (civil) و کیفری (criminal) در رابطه با (تنها) عملها یا سهلانگاریهایی که بدانها اعتراف شده پایان میدهد. کمیته باید اسامی کامل کسانی را که به آنها بخشودگی اعطا کرده، همراه با “اطلاعات کافی برای مشخص کردن عمل، سهلانگاری یا جرمی که در رابطه با آن بخشودگی اعطا شده” منتشر سازد. دادرسیهای کمیته علنی بوده، مگر آنکه بطور مشخص خلاف آن مقرر شود، ولی درخواستهای بخشودگی و اسناد مربوط به آن محرمانه باقی خواهد ماند، تا هنگامی که مضمون آنها توسط کمیسیون حقیقتیاب علنی شود. شواهد ارائه شده به کمیسیون در دادگاههای کیفری در حال جریان یا در آینده بر علیه کسانی که درخواست بخشودگی کردهاند، قابل قبول نیست، و درخواست فرد برای بخشودگی نمیتواند به نتایج منفی برای وی در جریان دادرسیهای حقوقی منتهی شود.
هیچ یک از کمیسیونهای حقیقتیاب در کشورهای دیگر تلاش نکرده که دو امر «کشف حقیقت» و «اجرای عدالت» را بدینگونه با هم درآمیزد. بحث طولانی بین دولت و «کنگره ملی افریقا» به توافقی انجامید که بر اساس آن مصونیت از پیگرد در موارد محدودی و تنها در قبال آشکارسازی کامل حقیقت امکانپذیر است. تحقق مصونیت باید در جهت جستجو برای هرچه آشکارتر ساختن «حقیقت» باشد، بویژه در مورد علنی ساختن ساختار فرماندهی در ردههای بالا که عملیات مخفی دولت سابق را هدایت میکرد. یکی از واضحترین دلایل درخواست بخشودگی توسط اعضای رده پایین نیروهای امنیتی این خواهد بود که آنها دستورات را اجرا میکردند و اساسا هیچ نقش تصمیم گیری در آنچه انجام میدادند، نداشتند. ضمن اینکه این نکته ممکن است توسط کمیسیون حقیقتیاب در نظر گرفته شود – گرچه دفاعی در مقابل مسئولیت کیفری نخواهد بود – این درخواست کنندگان بایستی ناچار به این پرسش پاسخ دهند: چه کسی به شما دستور میداد؟ از آنجاییکه دادرسیها علنی است، افرادی که نامشان برده شود درخواهند یافت، و “تشویق خواهند شد” که خود به سهم خویش سخن بگویند. از این راه، سلسله مراتب مسئولیت میتواند تا ردههای بسیار بالا روشن شود ( چنانچه تا کنون اتفاق افتاده، از جمله، در مورد تحقیقاتی که به دادگاه جاری وزیر دفاع سابق مگنوس مالان Magnus Malan و چند تن از مسئولین رده بالای نیروهای امنیتی انجامید).
انتقادات به کمیسیون حقیقتیاب
انتقادات به کمیسیون حقیقتیاب بطور عمده حول محور اعطای بخشودگی است، و از دو سو است: آنهایی که میگویند که این قانون اجازه میدهد که گناهکار از مجازات فرار کند، و آنانی که میگویند که این قانون بیگناه را مجازات میکند. این منتقدان در گروههای معلوم قرار میگیرند: در یک سو جناح راست سفیدپوست (شامل گروه زیادی از اعضای کنونی و سابق نیروهای امنیتی) دولت تهدید میکنند که این قانون تفرقهانگیز است و تنها میتواند روند آشتی ملی را به عقب بیاندازد. آنان استدلال میکنند که آفریقای جنوبی درگیر جنگ بوده و انگیزهی آنان به اندازه انگیزهي نهضتهای آزادیبخش قابل احترام و افتخار است. از آنجاییکه اعضای «کنگره ملی افریقا» با معیارهایی سادهتر از آنچه که کمیسیون حقیقتیاب تعیین کرده از زندان آزاد شدند، و از آنجاییکه اکثر اعضای نیروهای امنیتی تحت قانون سابق درخواست مصونیت از پیگرد ندادند، آنها ادعا میکنند که بطرز غیرعادلانه و یکطرفه مورد مجازات قرار میگیرند. آنان بحث میکنند که تاریخ نهایی باید دست کم تا ١٠ مه ١٩٩٤ تمدید شود، یعنی تا تاریخ سوگند رییس جمهور جدید، که کسانی که در رابطه با بمبگذاری پیش از انتخابات مجرم شناخته شدهاند، بتوانند مشمول قانون بخشودگی شوند.
در سوی دیگر کسانی هستند که قربانی رژیم سابق بودهاند، و توسط برخی افراد سیاسی و گروههای حقوق بشر حمایت میشوند، کسانی که باور دارند که هرگونه بخشودگی مانع اجرای عدالت کامل میگردد. یک درخواست به دادگاه قانون اساسی از سوی سازمان خلق آزانیان (The Azanian People’s Organization) (یک حزب بیداری سیاهپوستان) ارائه شده، که در آن سه خویشاوند کسانی که بنظر میرسد توسط نیروهای امنیتی کشته شدهاند ( از جمله نونتسیکللو بیکو Nontsikelelo Biko، بیوه استیو بیکو) استدلال میکنند که مقررات بخشودگی، و بویژه پایان دادن به مسئولیت حقوقی و کیفری، حق رسیدگی به اختلافات در دادگاه را که در قانون اساسی معین شده، از آنها سلب نموده است.
در نهایت، میتوان گفت نقد اساسیتر این است که کمیسیون حقیقتیاب در اساس بیربط است زیرا که مساله محوری را در نظر نمیگیرد: اعمال تبعیض نژادی (آپارتاید). افرادی که مسئول برنامهریزی و اجرای سیاستهای تبعیض نژادی سیستماتیک بودند که، از جمله، به نابودی محلهها و جابجایی صدها هزار نفر انجامید، تحت این قوانین مورد هیچگونه توجهی قرار نمیگیرند. دلیل این امر آشکار است: اگر هرگونه تلاشی برای مسئول شناختن آپارتاید، و نه فقط جنایتهای معمولی حاصل از آن، انجام میگرفت، در آنصورت همه این گذار در افریقای جنوبی امکانپذیر نمیبود، زیرا که هیچیک از اعضای دولت «حزب ملی» حاضر به مذاکره با چنان شرایطی نبودند. واقعیتهای سیاسی، گذشته از دشواریهای اثبات مسئولیتهای فردی برای آپارتاید، به چنین تصمیمی انجامید.
————–
*برگرفته از: http://www.africa.upenn.edu/Urgent_Action/apic_51096.html