در ایران همجنسگرا نداریم، پس من کی هستم!؟
گفتگو با آرشام پارسی/ سهیلا وحدتی
آقای محمود احمدینژاد در سخنرانی خود در دانشگاه کلمبیا در روز 24 سپتامبر 2007 اعلام کرد که “ما در ایران همجنسباز نداریم!” و بلافاصله آرشام پارسی ای-میلی روی اینترنت فرستاد که در آن نوشته بود “پس من کی هستم؟” از این رو با او به گفتگو نشستم. آرشام پارسی، 27 ساله ، دانشجو، و مقیم کاناداست که تا سال 2005 در ایران زندگی میکرده و در رابطه با انتشار اخبار و واقعیتهای پزشکی درباره همجنسگرایی فعال بوده و سپس به کانادا مهاجرت کرده است. وی اکنون با این نام مستعار در سازمان دگرباشان جنسی ایرانی* IRanian Queer Organization (IRQO) در تورنتو فعالیت دارد و در حال حاضر مسئول هیات مدیره این سازمان است.
وحدتی: از شما به عنوان مسئول هیات مدیره «سازمان دگرباشان جنسی ایرانی» خواهش میکنم ابتدا درباره واژه ”دگرباشان جنسی” توضیح دهی که از چه زمانی و از کجا آمده و دقیقا چه مفهومی دارد و دقیقا چه مفهومی دارد؟ و سپس درباره این سازمان و فعالیتهای آن که از چه زمانی تاسیس شده و در راه دفاع از حقوق کسانی که به خاطر گرایش جنسی مورد تبعیض یا خشونت قرار میگیرند دقیقا چه اقداماتی انجام داده و چه سیاستهایی را دنبال میکند.
پارسی: این واژه قبلن در ایران استفاده شده بود و پس از آن در سال 2006 سازمان همجنسگرایان ایرانی این واژه را به معنای واژهی فراگیر برای نام گذاری خود به کار گرفت و از سازمان همجنسگرایان ایرانی به سازمان دگرباشان جنسی ایرانی تبدیل شد. به این ترتیب واژهی دگرباش در سطح وسیعی مورد استفاده رسانه ها و مردم واقع شد. دگرباشان جنسی را برای اشاره به جمعیت همجنسگرایان (homosexual)، دوجنسگرایان (bisexual) و دگرجنسگونگان (transgender) به کار می بریم. سازمان دگرباشان جنسی ایرانی پس از گذراندن یک دوره پنج ساله که در ایران و ترکیه به سر آمد با مدیریت آرشام پارسی، نیاز سلیمی، دکتر ویکتوریا طهماسبی، ساقی قهرمان، رها بحرینی و سام کوشا در تورنتو فعالیت می کند.
هدف ما دفاع از حقوق دگرباشان جنسی ایرانی است یعنی جمعیتی که به دلیل گرایش جنسی شان مورد تبعیض قرار میگیرند و این تبعیض تنها از طرف دولت حاکم ایران که به دلیل گرایش جنسی افراد آنها را به جریمه های نقدی، شلاق، زندان و اعدام مجازات می کند، اعمال نمی شود. حتی مردم نیز در این تبعیض ها و محکومیت ها سهیم هستند. گزارشات زیادی را می توانید در سایت سازمان از موارد قتل، تجاوز، خودکشی و طرد شدن از خانواده و اجتماع بیابید.
سازمان ایرکیو (IRQO) از پناهجویان دگرباش ایرانی در سرتاسر دنیا حمایت می کند و با ارسال گزارش های متعدد به دفاتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد و دادگاه های اروپایی و امریکای شمالی از حقوق دگرباشان دفاع کرده و تلاش می کند تا پناهجویان را در کسب حق پناهندگی خود یاری دهد و تا به امروز بسیار موفق بوده است؛ تقریبا نزدیک به 90 درصد پرونده های درخواست پناهندگی که توسط سازمان دنبال شده اند، به نتایج موفقیت آمیز رسیده و در دادگاه های اروپایی و امریکای شمالی پذیرفته شدهاند.
همچنین سازمان اقدام به انتشار مجله ی الکترونیکی چراغ** نموده است که تا به حال 32 شماره آن منتشر شده است و از این طریق سعی در معرفی دگرباشان جنسی به جامعه ایرانی و از بین بردن دگرباش ستیزی نموده است.
سازمان ایرکیو یک سازمان حقوقی است و به هیچ ارگان و یا احزاب سیاسی وابستگی ندارد و فراجناحی عمل می کند.
وحدتی: آیا سازمان درراه ترویج همجنسگرایی فعالیت می کند و تلاش به اشاعه همجنس گرایی دارد، یا اینکه فقط از حقوق بشر دگرباشان دفاع می کند؟
پارسی: ترویج همجنسگرایی وجود ندارد. نمیتوان کسی را مجبور به کاری کرد که گرایش و کششی ندارد. همانطور که همجنسگرایان مایل نیستند با جنس مخالف خود ارتباط جنسی داشته باشند دگرجنسگرایان هم مایل به ارتباط با همجنس خود نیستند و افراد معمولن از گرایشهای خود پیروی میکنند. بسیاری بر این باور هستند که همجنسگرایی را می توان ترویج کرد اما همجنسگرایی همانند یک مکتب و یا حزب نیست که تلاش شود تا افراد بیشتری به آن بپیوندند و به عضویت آن در بیایند. بسیاری بر این باورند که به دلیل نبود شرایط ویژه در ایران و سخت بودن برقراری ارتباط با جنس مخالف عده ای به همجنسگرایی رو می آورند در صورتی که این کاملن غلط است زیرا اکثریت ایران دگرجنسگرا هستند و این فشارها آنها را به ارتباط همجنسگرایانه سوق نداده است.
سازمان ایرکیو تلاش می کند که از حقوق دگرباشان جنسی ایرانی حمایت کند و به این گونه پرسش ها پاسخ داده و سعی در رشد آگاهی جامعه نماید.
وحدتی: آیا هیچگونه دادههای آماری درباره تعداد ایرانیانی که همجنسگرا هستند وجود دارد؟
پارسی: سازمان ایرکیو به دلیل شرایط موجود در ایران آمار دقیقی در دست ندارد اما به استناد آمارهای جهانی هشت تا ده درصد هر جمعیتی همجنسگرا، پنج درصد دوجنسگرا و دو درصد دگرجنسگونه هستند. به عبارتی به استناد آمارهای جهانی می توان تحمین زد که پانزده تا هفده درصد جمعیت ایران دگرباش هستند. به طور کلی آمار دقیقی از تعداد همجنسگرایان وجود ندارد زیرا لازمه ی صحت این آمار آشکارسازی دگرباشان و اعلام گرایش جنسی آنهاست که در حال حاضر امکان پذیر نیست. به دلیل شرایط سیاسی و باورهای فرهنگی حاکم بر ایران بسیاری از مردم امکان و یا تمایل علنی کردن گرایش جنسی خود را ندارند.
وحدتی: میزان سرکوب و فشار بر روی افراد داخل کشور به خاطر گرایش جنسی چگونه بوده وهست؟ از چه واژههایی برای تعیین جرم استفاده میشود؟ مجازاتهایی اعمال شده برای این جرمها چیست؟ و حدودا تا کنون چند نفر مجازات شده اند؟
پارسی: فشار و سرکوب دگرباشان جنسی در داخل ایران بسته به شرایط اجتماعی آنها کاملا متغیر است. در شهرهای بزرگ معمولا این فشارها آشکارتر می شود و اخبار آن منتشر می گردد اما در دیگر شهرها این طور نیست. از طرفی نیز در مواری اتفاق می افتد که دگرباشان ترجیح دهند اخبار مربوط به دستگیری و یا جریمه ی آنها در جایی منتشر نشود چون به راحتی تحت فشارهای مضاعف خانوادگی و اجتماعی قرار می گیرند. متاسفانه به دلیل سیستم بسته ی قضایی ایران اطلاع دقیقی از محتوای پرونده های جزایی در دست نیست و در اکثر موارد احکام صادر شده با دلایل اصلی دستگیری ونیز با مجازات متهمین همخوانی ندارد. به عبارت دیگر دگرباشان به دلیل گرایش جنسی شان دستگیر و مجازات می شوند اما در احکام صادر شده توسط دادگاه هیچ نشانی از این موارد دیده نمی شود. به عنوان مثال آنها را به جرم نوشیدن مشروبات الکلی و یا شرکت در میهمانی های فساد و فحشا و یا اعمال منافی اخلاق مجازات می کنند که تعاریفی کلی بوده و مشخصن به گرایش جنسی آنها اشاره نمی شود. در مورد اعدام ها نیز وضع به همین صورت می باشد. قانون نیز تعریف دقیقی ارائه نکرده است و عمل لواط را هم به عنوان رابطه ی جنسی و هم به عنوان تجاوز مورد استفاده قرار می دهند و جرائمی نظیر لواط، تجاوز، بر هم زدن نظم عمومی و اعمال منافی عفت در کنار هم مطرح میشوند و متهم محکوم به اعدام می شود.
سازمان ایرکیو به صورت روزانه گزارش هایی از دستگیری افراد هنگام تردد در خیابان، یا تردد در سایت های اینترنتی مربوط به دگرباشان، و یا در میهمانی های شخصی و … دریافت می کند.
وحدتی: چه سازمانهایی از حقوق همجنسگرایان ایرانی دفاع کرده و یا میکنند؟ یا حتی برای این منظور تاسیس شدهاند؟ و در این راه تا چه حد موفق بودهاند؟
پارسی: سازمان دیده بان حقوق بشر در نیویورک، کمسیون جهانی حقوق بشرهمجنسگرایان در نیویورک، جمعیت جهانی همجنسگرایان در بلژیک، سازمان عفو بین الملل در لندن، و بسیاری دیگر از سازمان های حقوق بشری. اما متاسفانه معدود اند سازمان های ایرانی مدافع حقوق بشر که از همجنسگرایی نیز به عنوان یکی از موارد نقض حقوق بشر نام ببرند. حتی بسیاری از رسانه های ایرانی این اخبار را منتشر نمی کنند و گزارشات مربوط به دگرباشان را با محتوی رسانه ی خود همسو نمی دانند به عنوان مثال می توان از سایت خبری گویا و بخش فارسی صدای امریکا نام برد. صدای امریکا تنها اظهارات احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا را که در درباره همجنسگرایی بود سانسور کرد مابقی آن را گزارش داد. سایت های خبری بی بی سی، رادیو فردا، رادیو زمانه و … جمله ی آقای احمدی نژاد که “ما در ایران همجنسگرا نداریم” را تیتر خبرهای روز خود گذاشتند اما سایت گویا این خبر و خبرهای مربوط به آن را تا این ساعت منتشر نکرده است.
وحدتی: به نظر می رسد که حکومت جمهوری اسلامی درباره افراد دگرجنسگونه رفتاری بس متفاوت با دیگر دگرباشان دارد، به آنان کمک می کند که با مخارج نسبتا پایین تحت عمل جراحی جنسی قرار گرفته و هویت زن یا مرد را برگزینند. آیا در این مورد جایی برای دادن امتیاز مثبت به جمهوری اسلامی وجود ندارد؟
پارسی: خیلی از کشورها ایران را بهشت دگرجنسگونگان می نامند چون دولت به آنها اجازه تغییر جنسیت داده و قسمتی از مخارج آن ها را نیز پرداخت می کند. اما این رعایت حقوق دگرجنسگونگان نیست این دقیقن نقض حقوق آن هاست زیرا دولت ایران به هیچ عنوان افراد خارج از نورم دگرجنسگرایی را نمی پذیرد و دگرجنسگونگان را ناچار به عمل تغییر جنسیت می کند. آنها یا باید زن باشند و یا مرد و ما بین این دو وجود ندارد و گرایشی غیر از دگرجنسگرایی را به رسمیت نمی شناسد. تعداد بسیار زیادی از همجنسگرایان تنها به دلیل کم کرد فشارهای اجتماعی اقدام به عمل جراحی تغییر جنسیت کرده اند و از خبرهایی که به ما میرسد، اینطور پیداست که اقدام به خودکشی پس از تغییر جنسیت وجود دارد. دگرجنسگونگان ایرانی به شدت مورد تجاوز قرار می گیرند و متاسفانه دادگاه ها به شکایات آنها رسیدگی نمی کند. دگرجنسگونگان همچنین مورد تبعیض شدید جامعه قرار دارند و رفتارهای دگرباش ستیز بیشتر متوجه آنها می شود چون در سطح جامعه قابل لمس تر هستند. تغییر جنسیت در ایران یک امتیاز مثبت نیست و خود یک اجبار و نقض حقوق و آزادی های فردی است.
وحدتی: آقای پارسی، از شما به خاطر این گفتگو متشکرم.
* www.irqo.net
** www.cheraq.net