به خشونت پایان دهید!


نهادهای حقوق بشر و سازمان‌های زنان هرساله از روز ٢٥ نوامبر – روز جهانی حذف خشونت – تا روز ١٠ دسامبر – روز جهانی حقوق بشر – کارزار گسترده‌ای برای مبارزه با اشکال گوناگون خشونت علیه زنان براه انداخته و تلاش می‌کنند تا آگاهی عمومی نسبت به این مساله افزایش یافته و تعداد هرچه بیشتری از زنان و مردان از مسئولیت فردی و اجتماعی خویش در امر حذف خشونت علیه زنان آگاهی یابند و به این کارزار بپیوندند.
شانزده روز مبارزه:

٢٥ نوامبر: روز جهانی حذف خشونت علیه زنان
١ دسامبر: روز جهانی ایدز
٦ دسامبر: سالگرد کشتار زنان در دانشگاه مونترآل
١٠ دسامبر: روز جهانی حقوق بشر

درطول این شانزده روز، بسیاری سازمان‌های حقوق بشر، حقوق زنان، و سازمان‌های درگیر مسائل توسعه و دمکراسی در سطوح بین‌المللی، منطقه‌ای و محلی، با برگزاری کنفرانس‌ها، کارگاه‌های آموزشی، تبلیغات عمومی، و چاپ و انتشارمقالات به جلب توجه افکارعمومی به مساله و پیشبرد راهکارهای مبارزه با خشونت علیه زنان می‌پردازند.

«بهداشت زنان» به عنوان محور این کارزار در سال ٢٠٠٥ ازسوی نهادهای بین‌المللی، از جمله نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد و عفو بین‌الملل پیشنهاد شده است. عفو بین‌الملل نقش گسترده و وسیعی در این کارزار دارد و حقایق موجود درباره حقوق زنان و ایدز در جهان را به معرض افکار عموم می‌گذارد.

حقایق مربوط به «ایدز، زنان و حقوق بشر» در جهان*

شیوع ایدز مساله‌ای تنها درحوزه تندرستی و بهداشت نیست. حق تندرستی کسانی که در معرض خطر ایدز قرار می‌گیرند، و کسانی که از آن رنج می‌برند، به گونه‌ای جداناشدنی با بنیادی‌ترین حقوق بشر پیوند دارد. تبعیض علیه زنان یعنی اینکه زنان فاقد قدرت در جامعه هستند. این امر میزان کنترل زنان بر بدن‌شان و قدرت تصمیم‌گیری آنها را کاهش می‌دهد. هر دو این عوامل، آسیب‌پذیری زنان را در مقابل بیماری افزایش می‌دهد. با توجه به نیروی نابودکننده ایدز، نابرابری جنسیتی اکنون مرگبار شده است.

تاثیر ایدز بر زنان

● تا دسامبر ٢٠٠٢، ٤٢ میلیون نفر در جهان مبتلا به ویروس ایدز** بوده‌اند، ١٩.٢ میلیون نفر از آنان زنان ١٤ تا ٥٩ سال بوده‌اند.
● ٢ میلیون زن جدید در سال ٢٠٠٢ به ویروس ایدز آلوده شدند، و همان سال ١.٢ میلیون نفر از ایدز مردند.
● ٢.٥ میلیون نفر از ٢٠٠ میلیون زنی که هر سال باردار می‌شوند، مبتلا به ویروس ایدز هستند.
● از ١٤٠٠٠ مورد جدید روزانه ابتلا به ویروس ایدز در هرسال، بیش از ١٦٠٠ مورد در دوران بارداری، زایمان و پس از زایمان اتفاق می‌افتد.
● احتمال اینکه زن از طریق مرد به ویروس ایدز مبتلا شود، چهار برابر بیشتر است تا اینکه مرد از طریق زن آلوده شود.
● زنان ٥٠ درصد جمعیت آلوده به ایدز در جهان را تشکیل می‌دهند. در افریقا، زنان ٥٨ درصد مبتلایان به ویروس ایدز هستند. در آفریقای جنوبی، زنان ٣٥ درصد از موارد جدید آلودگی به ویروس ایدز را تشکیل می‌دهند.
● در سال ١٩٩٩، دخترهای امریکایی ١٣ تا ١٩ ساله، اکثریت افراد آلوده در این گروه سنی را تشکیل می‌دهند.

استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر

میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی “حق هرکسی را در بهره‌وری از بالاترین استانداردهای قابل دریافت در زمینه سلامت جسمی و روحی” تضمین می‌نماید.

راهنمای عمل «ایدز و حقوق بشر بین‌المللی سازمان ملل» بر چندرویه بودن طبیعت ایدز تاکید می‌نماید “حکومت‌ها باید چارچوب ملی موثری برای مقابله با ایدز برقرار کنند که تضمین نماید برنامه‌ها و سیاست‌های مسئولانه مقابله با ایدز در همه شاخه‌های دولت بطور هماهنگ، مشارکتی، شفاف و پاسخگو عمل می‌نماید.”

«کمیته حذف هرگونه خشونت علیه زنان» بیان داشته است که خشونت بر مبنای جنسیت یک مساله مهم سلامت زنان است: برنامه‌های مبارزه با ایدز باید توجه ویژه به حقوق و نیازهای زنان و کودکان داشته، و عوامل مربوط به نقش باروری زنان و موقعیت‌های فرودست آنان در برخی جوامع که آنان را بویژه در مقابل آلودگی به ویروس ایدز آسیب‌پذیر می‌سازد، درنظر بگیرد.

تبعیض

تبعیض با تمامی تجربه‌های زنان از ایدز درهم آمیخته است. زنان که معمولا در حاشیه اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند، اغلب از دسترسی به بنیادی‌ترین حقوق بشر که شامل برابری، آموزش، کرامت جسمانی، مراقبت‌های بهداشتی، و امنیت اقتصادی محروم هستند. این تبعیض آنان را بییشتر در مقابل ایدز آسیب‌پذیر می‌سازد، زیرا آنان قادر به حمایت از خود در مقابل آلودگی نیستند. پس از آلودگی به ایدز، زنان اغلب از نظر اجتماعی طرد شده و مورد طرد و خشونت اعضای خانواده نیز قرار می‌گیرند. زنان باردار که به ایدز آلوده هستند ممکن است که مجبور به سقط یا عقیم شدن اجباری شوند. نتایج آزمایش ایدز معمولا به زنان باردار داده نمی‌شود، بلکه به شوهران این زنان داده می‌شود، زیرا فرض بر این است که شوهراست که تصمیم می‌گیرد بارداری به پایان برسد یا جنین سقط شود. وحشت از تبعیض زنان را از آشکار ساختن وضعیت‌شان یا بدنبال آزمایش و درمان رفتن باز می‌دارد، و بدین ترتیب، تاثیرات بیماری را مخرب‌تر می‌سازد.

هنجارهای فرهنگی

هنجارهای فرهنگی و جنسیتی که رفتار جنسی زنان را محدود می‌سازد، مانع از دسترسی آنان به اطلاعات درباره بهداشت جنسی و باروری می‌شود. بحث درباره موضوع‌های مربوط به آمیزش جنسی معمولا پیش و حتی پس از ازدواج تابو بشمار می‌رود. زنان معمولا به خاطرباروری‌شان باارزش شمرده می‌شوند و اگر نتوانند بچه‌دار شوند، مورد آزار قرار می‌گیرند، طلاق داده‌ می‌شوند، و طرد می‌گردند. این دیدگاه‌های فرهنگی، و این ذهنیت که استفاده از کاندوم معمولادر کارجنسی مورد استفاده قرار می‌گیرد، باعث می‌شود که زنان از خیر استفاده از کاندوم بگذرند و در معرض خطر ایدز قرار بگیرند. انجام سنت‌های فرهنگی، مانند مثله جنسی زنان (ختنه)، نیز خطر آلودگی زنان به ویروس ایدز را افزایش می‌دهد. بطور نمونه، مثله جنسی یک گروه از دختران باهم انجام می‌گیرد و یک ابزار برش برای همه دختران استفاده می‌شود بدون آنکه برای هریک از این قربانی‌ها استریلیزه شود. و بدین ترتیب، خطر انتقال بیماری در میان گروه را پدید می‌آورد.

هنجارهای فرهنگی که رفتار جنسی مردانه را تشویق می‌کنند، به افزایش انتقال ویروس ایدز کمک می‌کند. مردان نه تنها اجازه دارند، بلکه تشویق می‌شوند که چندین یار جنسی داشته باشند. وقتی که مردان در رابطه خارج از ازدواج آلوده می‌شوند، بیماری را به زنان خویش انتقال می‌دهند، زیرا این زنان قادر به اقناع شوهر در استفاده از کاندوم نیستند. گستاخی مردان و مفعول بودن زنان باعث می‌شود که زنان تن به خواسته‌های جنسی شوهرانشان بدهند، حتی در مواردی که رابطه جنسی بهداشتی نبوده و خطرناک است.

ناتوانی

هنجارهای فرهنگی که زنان را در موقعیت فرودست قرار می‌دهد، معمولا بدین معناست که زن در موقعیتی نیست که درباره شرایط آمیزش جنسی نظر دهد یا از مرد بخواهد که از کاندوم استفاده کند. وضعیت زنان، و توانایی آنان در حمایت از خویش درمقابل آلودگی، بطور عمده با میزان دسترسی آنان به آموزش، اشتغال و نمایندگی سیاسی تعیین می‌شود. این عوامل همدست با عوامل دیگر از جمله نژاد، قومیت، طبقه، کاست، مذهب، هویت جنسی، موقعیت اجتماعی، و سن ترکیب شده و زنان را بیشتر به حاشیه می‌راند.

زنانی که از نظر اقتصادی در حاشیه هستند اغلب تنها از راه مبادله سکس برای پول قادر به تامین معاش خود و فرزندان‌شان هستند. در چنین وضعیتی ،زنان ممکن است قادر به کنترل شرایطی که تحت آن مجبور به سکس هستند، نباشند، و ممکن است که آمیزش جنسی بدون کاندوم انجام دهند. با وجود این حقیقت که این زنان ممکن است هیچ راه دیگری جز ارائه خدمات جنسی نداشته باشند، مورد قضاوت منفی جامعه قرار گرفته و داغ ننگ می‌خورند. زنانی که قاچاق می‌شوند، با شرایط مشابهی از ناتوانی روبرو هستند.

خشونت جنسی

خشونت جنسی زنان را در مقابل آلودگی به ویروس ایدز آسیب‌پذیر می‌سازد. زنانی که به عنوان کارگر جنسی قاچاق می‌شوند، زنانی که در کودکی شوهر داده می‌شوند، و زنانی که دائم مورد تجاوز شوهرانشان قرار می‌گیرند، بخاطر ساختار قدرت بین مرد و زن در رابطه جنسی، نمی‌توانند در مورد شرایط رابطه جنسی نظر دهند. زنانی که توسط غریبه‌ها و آشنایان مورد تجاوز قرار می‌گیرند، امکان حمایت از خود در مقابل بیماری‌های فرد مهاجم را ندارند، و در نتیجه اغلب باید از عواقب آلودگی به ویروس ایدز علاوه بر ضربه‌های روحی و روانی خشونت جنسی رنج ببرند. در همه موارد خشونت جنسی، پارگی برده بکارت احتمال انتقال ویروس ایدز را ممکن می‌سازد.

“باور”های رایج مربوط به بکارت

این “باور” که آمیزش جنسی با زن باکره بیماری ایدز را درمان می‌کند به افزایش خشونت جنسی در همه جای دنیا انجامیده است. قربانی هدف خشونت جنسی جوانتر انتخاب می‌گردد که حتما باکره باشد، و “درمان” موثر واقع شود. در نتیجه، زنان جوان بیشتر هدف کارجنسی قرار می‌گیرند تا جوابگوی مشتریانی که متقاضی زنان جوان هستند، باشند.

تمایل مردان به دختران جوان برای آمیزش جنسی تاثیرات بسیار مخربی بر روی دختران داشته است زیرا آمادگی آنان را برای ابتلا به بیماری افزایش میدهد. زنان در همه گروه‌های سنی در هنگام آمیزش جنسی بدون کاندوم از طریق واژن بیشتر از مردان احتمال آلوده شدن به ویروس ایدز را دارند. این آسیب‌پذیری بویژه در مورد دخترانی که مجرای واژن آنان هنوز بطور کامل رشد نیافته، بیشتر است. افزون بر این آمادگی جسمانی، زنان بطور عام در جامعه و بویژه در رابطه جنسی موقعیت فرودستی دارند. این آسیب‌پذیری جنسیتی باز بویژه در مورد دختران جوان حادتر است.

تاثیر بر حقوق اجتماعی و اقتصادی

ایدز مهارت‌ها، تجربه‌ها و شبکه‌های اجتماعی لازم برای بقای اقتصادی جوامع را تخریب می‌سازد. هنگامی که زن باید از افراد مریض خانواده مراقبت کند، یا هنگامی که زن خود مریض می‌شود، وقت کمتری برای فعالیت‌های دیگر از جمله کاشت و برداشت محصول، کار در بیرون خانه، و انجام کارهای خانه برایش باقی می‌ماند. با کاهش درآمد اقتصادی خانواده، نشاط خانواده از هم می‌پاشد.

هنگامی که شوهر یک زن می‌میرد، این زن معمولا از حق داشتن زمین، اعتبار، و/یا استفاده از شبکه‌های توزیع محروم می‌شود. ایدز به عنوان یک بیماری مرگبار به ایجاد شرایطی کمک می‌کند که در آن زنان بدون نان‌آوری که تکیه‌گاه اقتصادی آنان است، باقی مانده و در نتیجه موقعیت اقتصادی آنان و توانایی تامین معاش خود و فرزندانشان ضعیف‌تر می‌شود.

دراکثر موارد این فرزند دختر خانواده است که از مدرسه بازمی‌ماند تا در مراقبت از افراد مریض خانواده کمک کند یا برای تامین معاش خانواده کار کند. این امر به حقوق دختران برای آموزش لطمه می‌زند و افزون برآن، چرخه نابرابری را که بطور فراگیر وجوددارد، تقویت می‌کند. این فقدان آموزش، دارای تاثیرات عمیق اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی است که به نوبه خود توانایی دختران در حمایت از خویش در مقابل ایدز را تضعیف می‌سازد.

حق تندرستی

زنانِ به حاشیه رانده شده، اغلب فاقد دسترسی به درمان پزشکی برای ایدز هستند. بطور نمونه، زنان زندانی اکثرا از داروهای نجاتبخشی که لازم دارند محروم هستند. بازماندگان تجاوز زیر بار ننگ و ترس از لعن اجتماعی بوده و از این رو بدنبال مراقبت‌های پزشکی نمی‌روند. کارگران جنسی در همه جای جامعه مورد تبعیض قرار می‌گیرند، و در نتیجه ممکن است تحت درمان پزشکی به منظور پرهیز از آزارهای احتمالی قرار نگیرند.

استفاده از داروهای پیشگیری ضد ویروسی در طول ٧٢ ساعت پس از تجاوز یا آمیزش جنسی بدون کاندوم، می‌تواند احتمال آلودگی فرد را کاهش دهد. بدنام سازی زنان به حاشیه رانده شده در جامعه و در بیمارستان‌ها چنان است که زنان تقاضای کمک نمی‌کنند، و از همین رو درباره این روش پیشگیری درمان چیزی نمی‌دانند. افزون برآن، برخی دولت‌ها، از جمله دولت آفریقای جنوبی، مایل به ارائه این خدمات به زنان به حاشیه رانده شده نیست زیرا که بهای این داروها گران است. سیاست‌گذاری‌هایی از این دست، ننگ اجتماعی برای این زنان را افزایش داده و آنان را به موقعیت فرودست‌تری در حاشیه می‌راند.

حقایق مربوط به «ایدز و زنان» در ایران

آمار مربوط به ایدز در ایران دقیق نیست و همانند بسیاری دیگر از کشورهای درحال توسعه، به خاطر تابوهای موجود درباره مسائل جنسی، آموزش جنسی کافی در این زمینه به عموم داده نمی‌شود. با ایجاد محدودیت‌های اجتماعی در روابط جنسی میان دختران و پسران، شکل رابطه هرچه بیشتر بسوی مخفی‌کاری گرایش پیدا کرده و شکل‌های ناسالم رابطه به جای روابط سالم رشد می‌یابد.

افزایش پدیده فرار دختران، افزایش فقر اقتصادی و بدنبال آن، شیوع آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد و پدیده «زن‌های خیابانی» بشدت به شیوع ایدز دامن می‌زند، و چنانچه گفته شد، دراین میان بی‌دفاع‌ترین قربانیان ایدز زنان هستند. در حالیکه بيشترين سوالات مردم از خطوط تلفن گویای «نداي بهداشت» در تهران راجع به بيماريهاي زنان، تنظيم خانواده و ايدز بوده است، هیچگونه نظارت و اقدام جدی برای کنترل این بیماری و ارائه آموزش‌های همگانی صورت نگرفته است.

سایت امداد ایدز ایران*** بیان می‌دارد که اگر آمارهای رسمی اعلام شده افراد آلوده به ويروس از طريق سرنگ آلوده را بپذيريم و نيز اين باور را که بيشتر اين افراد را گروه مردان تشکيل می‌دهند و با توجه به اين نکته که اين افراد احتمالاً دارای خانواده و همسر نيز می‌باشند، خود نشان دهنده ميزان بالای خطر انتقال آلودگی در بين قشر زنان ايران خواهد بود. حکومت ایران، در مقابله با اين اپيدمی، تمرکز خود را برحمايت از بنياد خانواده و ترويج فرهنگ ازدواج گذاشته است. ماداميکه که اين خود شوهر است که زن را آلوده می‌کند، با وفا ماندن زن به شوهر هيچگونه کمکی نخواهد توانست به زن بکند تا او از آلوده شدن به ويروس ایدز در امان بماند. هر چند که اين تنها يکی از راه‌های انتقال ويروس این بیماری به قشر زنان است، اما قابل تأمل می‌باشد.

تاثير مستقيم ديگری که آلودگی در زنان بوجود می‌آورد، انتقال ويروس از طريق مادر به جنين است که اين نيزخود دليل ديگری است برای توجه بيشتر به آسيب پذيری زنان و زنگ خطری است در افزايش آمار کودکان الوده و مبتلا به ايدز. درمان زنان آلوده به ايدز در سه ماهه سوم بارداري در خلال زايمان و سپس درمان شيرخوار به مدت ٦ هفته خطر انتقال عفونت از مادر به نوزاد را بدون تحميل خطر به شيرخوار ٦٧ درصد كاهش مي‌دهد و با درمان تركيبي مي‌توان انتقال HIV در دوران پس از زايمان را به كمتر از ٥ درصد رساند. اما در ایران هنوز آزمایش آلودگی زنان باردار اجباری نشده و آماری از میزان ارائه اینگونه خدمات در دست نیست.

افزایش ایدز در میان زنان

بر اساس آخرين آمار اعلام شده تا ابتداي فروردين ماه جاري، حدود ‌١٠ هزار و ‌٢٠٠ نفر در ايران آلوده به ویروس و بیماری ايدز شده‌اند، بيش از نيمي از موارد ابتلاي جديد در ايران را زنان تشكيل مي‌دهند كه اين امر به دليل باروري زنان مي‌تواند منجر به افزايش كودكان مبتلا به ايدز در كشور شود.

به گفته معاون مركز مديريت بيماريهاي وزارت بهداشت در سال ‌٨٣ تعداد آلوده‌شدگان به ويروس ایدز بين ‌٢٠ تا ‌٣٠ هزار نفر تخمين زده شد، تصريح كرد: اين رقم در سال ‌٨٤ قطعا بيش از ‌٤٠ هزار نفر خواهد بود.

اخیرا رييس موسسه ايدز ايران از شيوع ٥ درصدي آلودگی به ویروس ایدز در ميان زنان ايراني خبر داد و گفت که بايد منتظر افزايش ميزان بروز ايدز در زنان باشيم.
دكتر بيژن صدري‌زاده رييس موسسه ايدز، به گزارش ایسنا، بیان داشت که در ايران كه راه غالب انتقال اعتياد تزريقي است بيماري نيز از طريق تماس جنسي به همسران مردان معتاد انتقال مییابد.

اگرچه مديركل دفتر آسيب‌ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي كشور در اواخر سال ١٣٨٢ از اجرای طرح «ديده‌باني ايدز گروههاي در معرض خطر» خبر داد و بیان داشت که افراد و گروههاي در معرض خطر و ‌آسيب‌پذير جامعه هدف سازمان، تحت پوشش طرح ديده‌باني ايدز قرار مي‌گيرند، نحوه اجرای این طرح و میزان موفقیت آن روشن نشده است.

نابرابری جنسیتی و ناتوان‌سازی زنان و دختران تاثیر بسزایی در شیوع گسترده ویروس و بیماری ایدز داشته است. تنها با نگرش به ویروس و بیماری ایدز به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از مساله حقوق زنان می‌توان واقعا با این بیماری مبارزه کرد
.

————
* این بخش برگرفته از سایت عفو بین‌الملل امریکا است: http://www.amnestyusa.org/women
** در این نوشتار، منظور از ویروس ایدز، HIV است که هرگاه در بدن فعال شود، فرد مبتلا به بیماری ایدز می‌گردد. آلودگی به ویروس لزوما به معنای ابتلا به بیماری نیست و داروهای جدید در این زمینه موثر می‌باشد. برای اطلاعات بیشتر به سایت امداد ایدز رجوع کنید. http://www.aids-ir.org/about_aids.html#01
*** برای اطلاعات بیشتر به سایت امداد ایدز رجوع کنید. http://www.aids-ir.org