اعتراض به شیوههای اثبات جرم برای سنگسار
یکشنبه ٣٠ مهر ١٣٨٥
غلامحسین رئیسی، وکیل پایه یک دادگستری، ساکن شیراز و عضو شبکه وکلای داوطلب است. ایشان وکالت پریسا ا. محکوم به سنگسار را بطور داوطلبانه به عهده گرفته و از جمله امضا کنندگان نامه وکلا به آقای شاهرودی است.
آقای رئیسی، خواهش میکنم ابتدا برای خوانندگان ایران امروز خود را بطور مختصر معرفی کنید.
فارغ التحصیل حقوق از دانشگاه شیرازم. 12 سال است که وکیل هستم و حدود 5 سال است که در زمینه حقوق بشر فعالیتهای عمدتا آموزشی دارم. عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری فارس هستم و مدت 3 سال است که کمیسیون حقوق بشر در کانون وکلای دادگستری تاسیس کردم و مسوول آن هستم . متولد 11 سپتامبر 1968 هستم. متاهل و دو فرزند ناز نین دارم . در شیراز به فعال اجتماعی معروفم . با NGO ها همکاری نزدیک دارم و موسسه حقوقی «ندای عدالت» را تاسیس کردم که در زمینه های حقوقی از جمله حقوق بشر فعال است .
شما از جمله وکلایی هستید که در مورد سنگسار به آقای شاهرودی نامه نوشتید. ممکن است لطفا در مورد این نامه توضیح دهید.
این نامه گویای انگیزهی ما در تدوین آن و پاسخی به سوالاتی که در این رابطه احتمالا مطرح خواهد شد. اما اگر بخواهیم بیشتر توضیح دهیم باید گفت که در واقع با طرح این نامه ما وکلای عدهای از کسانی که در معرض اجرای مجازات سنگسار قرار دارند، نگرانی خود را از این بابت که با وجود اینکه مقامات قوه قضاییه و شخص ریاست قوه نظرشان بر این است که دقت بیشتری در این رابطه شود و در حقیقت تلویحا تمایل زیادی هم علیالظاهر به اجرای آن با شرایط موجود نداشتند، اینگونه احکام بدون دقت لازم صادر میگردد. ما خواستیم که بار دیگر از دیدگاه خودمان و بر اساس برداشتی که از مقررات داخلی ایران داریم و اعتقادی که داریم بر اینکه برخی ظرفیتها بر مقررات فعلی علیرغم کاستیهای آنها میتواند این امکان را به قوه قضائیه بدهد تا حداقل در اجرای اینگونه مجازاتها نهایت دقت به عمل بیاید و از اجرای آنها با وضعیت موجود خودداری شود.
علیرغم اینکه اعتقاد داریم که اساس مجازات سنگسار می تواند و بلکه باید از مقررات جزایی موجود حذف شود، اما در حال حاضر که این قانون وجود دارد و عدهای در همین رابطه دستگیر، محاکمه و مجازات میشوند، و امکان تغییر مقررات در وضعیت موجود وجود ندارد، با توجه به اینکه قوه قضائیه ایران در واقع تمایل دارد تا به سمت محدود شدن این موارد برود، ما هم از ظرفیت حقوقی موجود استفاده کرده و نشان میدهیم که با آمیزههای علمی منبعث از متون حقوقی و فقهی امکان جلوگیری از اعمال این مجازات وجود دارد. تکیه ما در این موضوع بر روی وضعیت موجود است، بویژه شیوههای اثبات جرم.
نکات اصلی مندرج در این نامه چیست؟
تاکید مشخص ما در این نامه بر شیوههای اثبات جرم برای مجازات سنگسار است. بطور مشخص در مورد موکلین ما، میبینیم که عمدتا بر اساس علم قاضی که در مقررات کیفری جمهوری اسلامی یکی از راههای اثبات جرم شناخته میشود، محکوم شدهاند. در خصوص موضوع سنگسار نیز بطور مشخص علم قاضی به عنوان یکی از روشهای اثبات جرم برای مجازات سنگسار شناخته شده. از این رو ما تاکید داریم که به این دلیل که در مقررات مربوط به حدود، قانونگزار ایران درباره هریک از حدود و جرایم مربوط به آن راهای اثباتی مشخصی را بیان کرده است، در مورد رجم یا سنگسار نیز راههای اثباتی مشخصی ذکر شده و با ملاحظه و دقت در این راهها میبینیم که راههایی است که به ندرت میتوان از طریق آنها در واقع به اثبات دقیق جرم رسید. از جمله اینها چهاربار اقرار متهم نزد قاضی دادگاه و یا شهادت چهار مرد عادل به دیدن این موضوع و یا علم قاضی است. ما معتقدیم که این روشها در کنار یکدیگر مسئولیت سنگینی برای دادگاه ایجاد میکند به نحوی که زمانی اگر سه نفر شهادت به انجام این عمل بدهند و این حالت امکان اثبات جرم وجود ندارد.
در چنین حالتی چگونه است که قاضی میتواند به علم خود اکتفا کند و جرم را محرز اعلام نماید. بنابراین برای گناهکار شناختن این افراد، ضرورت دارد در مکانیزم حقوقی موجود ظرفیت و راههای دقیق اثباتی مورد توجه قرار گیرد. در صورت توجه کافی به نظر میرسد تقریبا امکان اثبات جرم وجود ندارد و در حقیقت در مقام عمل با عدم اجرای مجازات سنگسار روبرو هستیم. بطور مشخص شخصا در پروندههایی نظیر این موارد حضور داشتم که قضات دادگاها در موارد مشابه، با توجه به شرایط سخت اثبات جرم موضوع را به بیگناهی شخص متهم تعبیر و حکم نمودند. بدین ترتیب، تاکید مشخص ما بر راههای اثباتی و ممانعت از اعمال مجازات در شرایط موجود با استفاده از ظرفیت حقوقی حاضر است.
آقای رئیسی، شما در صحبتهای خود به ظرفیتهای حقوقی اشاره میکنید. لطفا منظور خود را روشنتر توضیح دهید.
منظور از ظرفیت موجود همان است که در مقدمه اشاره کردم. وقتی قانونی در یک کشور ضمانت اجرا پیدا کرد و عنوان قانون یافت – اعم از اینکه این قانون درست باشد یا نباشد، که ما در اینباره حرف داریم – ضرورت اجرا وجود دارد. ما اعتقاد داریم قانون نیاز به اصلاح دارد، و برخی آقایون حوزوی هم همین نظر را دارند و کتابهای فقهی هم همین مساله را که آیا این مورد را میتوان اجرا کرد یا نه مورد بحث قرار میدهند، ما هم بر این نظریم که ضرورت دارد در این مقررات تجدید نظر شود. در عین حال و صرف نظر از این اعتقاد به ضرورت تغییر قانون، درحال حاضر بحث ما این است که با توجه به اینکه قانون لازمالاجرا است، از ظرفیتهای موجود و حقوقی همین قانون به نفع متهمان استفاده کنیم و جان متهمان را نجات دهیم. ظرفیتهای مورد نظر این کمک را میکند که از خود مقررات استفاده کنیم و با تفسیرهای بجایی که به نفع متهمین صورت میگیرد، مانع اعمال مجازات در مورد آنها شویم.
با توجه به اینکه حکم سنگسار باید توسط دیوانعالی کشور تایید شود، لطفا بفرمایید ترکیب دیوانعالی کشور مرکب از چندنفر و چه افرادی است؟
مطابق با مقررات آیین دادرسی کیفری ایران، صدور حکم سنگسار در حال حاضر در صلاحیت دادگاه کیفری استان است و اگر حکمی که از سوی دادگاههای کیفری استان صادر میشود، از جمله سنگسار، مورد اعتراض قرار بگیرد، مرجع تجدید نظر دیوانعالی کشور است. دیوانعالی کشور بالاترین مرجع قضایی کشور است که از شعبههای مختلف حقوقی و کیفری تشکیل شده و هر شعبهای مرکب از یک رئیس و دو مستشار یا عضو معاون است. یعنی سه قاضی برجسته و عالیرتبه به اعتراض رسیدگی میکنند.
پس هیات خاصی برای تایید یا رد حکمهای سنگسار وجود ندارد و پرونده ممکن است به هریک از شعبهها ارجاع شود.
دیوانعالی کشور وسیع است و از شعب متعدد حقوقی و کیفری تشکیل میشود وقتی پرونده ای به دیوانعالی میرود، توسط معاونت دیوان حسب مورد به یکی از شعبهها ارجاع میشود و در آن شعبه، با حضور سه قاضی به اینکه آیا رای صادره در دادگاه اولیه درباره پرونده منطبق با قانون هست یا خیر، رسیدگی میشود.
آیا خود قوه قضائیه در زمینه صدور احکام سنگسار آماری دارد؟
حتما دارد، ولی الزامی به انتشار آن نیست. قوه قضائیه تلاش دارد که آمار ورودی پروندهها را پایین بیاورد. اکثر دادگاهها کامپیوتر دارند و آمار همه پروندهها به روز است و ورودی همه پروندهها به دیوانعالی نیزثبت میشود و حداقل ، آمار ماهیانه از همه پروندههای وارده به دادگستریها موجود است.
چرا پس از چند سال ما ناگهان با تعداد زیادی از احکام سنگسار مواجه هستیم؟ به نظر شما آیا صدور احکام سنگسار بصورت پراکنده و اتفاقی صورت میگیرد، و یا بصورت سیستماتیک و حساب شده انجام میشود؟
من اعتقاد ندارم بصورت سیستماتیک باشد چون اتفاق خاصی نیافتاده که در جهت تغییر سیستم باشد. با رشد جمعیت و افزایش مشکلات خاص ناشی از آن بدیهی است که با رشد جرایم مواجه باشیم، در این زمینه هم روند رشد هست. اما این احساس را ندارم که سیستماتیک است.
اینگونه مجازاتها در گذشته هم بوده به این ترتیب، تغییری در این زمینه نمیبینم و هیچوقت بطور مشخص تعطیل نشده، چون قانون است و حتی اگر بخشنامه هم شود، دادگاه الزامی ندارد که به آن توجه کند. زیرا هنگامی که بخشنامه با قانون مطابق نباشد، قاضی دادگاه لزومی ندارد که به بخشنامه توجه کرده و آن را رعایت کند. اما در مجموع کم یا زیاد شدن موارد سنگسار بصورت تعمدی نبوده است وهمیشه کم یا زیاد مباحث علمی در خصوص اعمال یا عدم اعمال آن وجود داشته است.
با توجه به اینکه این از اختیارات مجلس است که میتواند قانون را تغییر دهد، آیا شما با اعضای مجلس نیز در اینباره تماس خواهید گرفت؟
بهرصورت احساس ما این است که به علت اینکه این قانون ریشه مذهبی دارد، تا هنگامی که نظر اکثر فقها بر این امر باشد، امکان اینکه مجلس بتواند در آن تغییری ایجاد کند وجود ندارد. اما در قالب نوشتهها و گفتهها این ظرفیت مطرح شده و اگر امکان طرح موضوع با مجلس دست دهد، قطعا این کار را خواهیم کرد.
خواهش می کنم در مورد پرونده موکل خود توضیح دهید: جرم ایشان چیست، و چگونه ثابت شده، پرونده موکل شما اکنون در چه مرحلهای از دادرسی قرار دارد، شما از چه زمانی وکیل ایشان هستید، و آیا داوطلبانه وکالت ایشان را به عهده گرفتهاید؟
اتهام موکل خود من، پریسا الف، ارتباط نامشروع در حد زنا با مردهایی است که شرعا و قانونا نمیتوانسته نزدیکی جنسی با آنها داشته باشد. دلیل دستگیری وی اتهام دایر کردن مرکز فساد است. بر اساس این اتهام، خود وی و همسرش دستگیر میشوند. در بازجوییهایی مقدماتی ، ایشان اقرار میکند، ولی در دادگاه اتهام را رد میکند. اما دادگاه کیفری استان برای ایشان حکم سنگسار صادر میکند که این حکم توسط دیوانعالی کشور تایید میگردد.پس از آن من از ماجرا مطلع و وارد پرونده شدم.
اقدام مجدد ما بر روی این پرونده اعتراض به رای دیوانعالی کشور ،در شعبههای تشخیص دیوان که امکان اعتراض مجدد به آرای قطعی در آن وجود دارد است، هم اکنون نیز پرونده در شعبه تشخیص دیوانعالی کشوردر دست رسیدگی مجدد است که منتظر نتیجهایم.
سرنوشت شوهر ایشان چه شد؟
همسر ایشان به سنگسار محکوم شده که وکالت وی نیزبه همین ترتیب عهده داریم .
صمیمانه از وقت شما و همچنین تلاشهای شما در زمینه لغو سنگسار تشکر میکنم و برایتان آرزوی موفقیت دارم.
من نیزبرای همه کسانی که صادقانه در راه حقوق بشر تلاش میکنند آرزوی موفقیت دارم. خواهش من از شما این است که این مطالب را درست منعکس کنید. برای ما نجات جان افراد مهم است. برای من این مهم است که جان پریسا نجات پیدا کند و امیدواریم که استفاده سیاسی از این مطالب نشود.
در دیدگاه حقوق بشری جان یک نفر با یک جامعه برابر است و جان هیچ کسی با جان دیگری تفاوت ندارد و ما میخواهیم صادقانه تلاش کنیم تا از ظرفیت موجود استفاده کنیم. نجات جان این افراد مهم است، و نجات جان موکل من است که برایم اهمیت دارد. از این رو تاکید میکنم که این مطالب را لطفا درست منعکس کنید. آرزو میکنم که همه افرادی که دغدغه حقوق بشر به معنای واقعی دارند موفق باشند.
من در این زمینه تلاش خود را خواهم کرد. باز هم از شما سپاسگزارم.
———————
لينك مرتبط: نامه وکلا به آقای شاهرودی
http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news/more/10663